انتشار مدلهای متنباز هوش مصنوعی دیپسیک یکی از تحولات مهم فناوری در ماههای اخیر بوده است. این تغییر چنان تأثیر عمیقی بر بازار فناوری گذاشت که ارزش سهام شرکتهایی مانند Nvidia تا ۶۰۰ میلیارد دلار کاهش یافت. اما چه ویژگیهایی دیپسیک را از سایر مدلهای هوش مصنوعی متمایز کرده است که چنین موجی در بازار ایجاد کرده؟
نخستین نکته، انحصار است. تاکنون، مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی مانند GPT، Claude و Gemini در اختیار غولهای فناوری آمریکایی بودهاند. این انحصار موجب افزایش ارزش سهام این شرکتها شده بود. اما با ظهور دیپسیک که کیفیتی مشابه مدلهای غربی دارد اما در چین توسعه یافته، این انحصار شکسته شد. شکستن این سلطه فناوری، خود بهتنهایی عامل مهمی در کاهش ارزش سهام شرکتهای آمریکایی محسوب میشود. اما ماجرا تنها به پایان انحصار ختم نمیشود.
دیپسیک توانسته است با هزینهای بهمراتب کمتر از مدلهای مشابه توسعه یابد. یکی از تفاوتهای اساسی آن، کاهش وابستگی به پردازندههای گرافیکی (GPU) است. در حالی که برای مدلهای دیگر تا ۱۰۰ هزار پردازنده گرافیکی مورد نیاز بوده، دیپسیک تنها با ۲ هزار GPU توانسته به نتایج مشابه برسد. این کاهش وابستگی به حدی است که حتی تجمیع کارتهای گرافیکی گیمینگ نیز میتواند امکان توسعه مدلهای زبانی را فراهم کند.
بیشترین آسیب از این تحول متوجه شرکت Nvidia شده است، زیرا این شرکت یکی از تأمینکنندگان اصلی پردازندههای گرافیکی پیشرفته است. Nvidia در این حوزه تقریباً انحصار دارد و فروش پردازندههای گرافیکی یکی از مهمترین منابع درآمد آن محسوب میشود. اما اکنون، با کاهش نیاز به پردازندههای گرافیکی گرانقیمت، طبیعی است که ارزش سهام این شرکت افت کند.
دیپسیک نهتنها نقطه عطفی در توسعه هوش مصنوعی به شمار میآید، بلکه پیامدهای سیاسی و اقتصادی گستردهای نیز به دنبال دارد. شکستن انحصار فناوری توسط چین، میتواند توازن قدرت در حوزه هوش مصنوعی را تغییر دهد و رقابت بینالمللی را به سطح جدیدی برساند. از سوی دیگر، کاهش نیاز به سختافزارهای گرانقیمت، مسیر را برای توسعه مدلهای هوش مصنوعی در کشورهای دیگر نیز هموار میکند. این اتفاق میتواند تمرکز قدرت در حوزه فناوری را بهشدت تحت تأثیر قرار دهد و آیندهای چندقطبی در عرصه هوش مصنوعی رقم بزند.
شکسته شدن انحصار فناوری و پیامدهای آن بر مناسبات بینالملل
ظهور فناوریهایی که وابستگی به سختافزارهای گرانقیمت را کاهش میدهند، میتواند توازن قدرت در سطح جهانی را تغییر دهد. یکی از نمونههای بارز این تحول، کاهش نیاز به پردازندههای گرافیکی پیشرفته در مدلهای جدید هوش مصنوعی مانند دیپسیک است. این تغییر، نهتنها انحصار شرکتهای آمریکایی را متزلزل کرده، بلکه در مسائل ژئوپلیتیکی، مانند مناقشه میان آمریکا و چین بر سر تایوان، نیز تأثیرگذار خواهد بود.
تایوان یکی از مهمترین تولیدکنندگان نیمهرساناها و تراشههای مورد نیاز در ساخت پردازندههای گرافیکی است. شرکتهایی نظیر Nvidia برای تولید محصولات خود به این تراشهها وابسته هستند. برخی تحلیلگران معتقدند که رقابت بر سر کنترل این فناوری یکی از دلایل اصلی اهمیت تایوان برای آمریکا و چین است. دولت آمریکا نیز با درک این موضوع، همواره محدودیتهایی بر صادرات فناوریهای پیشرفته، خصوصاً به چین، اعمال کرده است. بااینحال، ظهور هوش مصنوعی دیپسیک که به پردازندههای گرافیکی کمتری نیاز دارد، میتواند بخشی از این انحصار را از بین ببرد و شکل رقابت بر سر تایوان را تغییر دهد.
علاوه بر این، تأثیر این تحول بر تحریمهای فناوری نیز قابلتوجه است. تا پیش از این، آمریکا به دلیل زیرساختهای پیشرفته خود، در حوزه هوش مصنوعی برتری داشت و بسیاری از کشورها، بهویژه کشورهای تحت تحریم، دسترسی محدودی به این فناوری داشتند. اما کاهش وابستگی به سختافزارهای گرانقیمت نشان داد که با استراتژیهای مهندسی هوشمندانه میتوان مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی را بدون نیاز به زیرساختهای انحصاری توسعه داد. این موضوع میتواند فضای رقابتی جدیدی برای کشورهای مختلف، از جمله کشورهای درحالتوسعه، ایجاد کند و آنها را به بازیگران جدیتری در این عرصه تبدیل کند. البته، تأثیر تحریمها همچنان در برخی مناطق، مانند ایران، محسوس خواهد بود، اما مسیرهای جدیدی برای دور زدن این محدودیتها نیز در حال شکلگیری است.
تحولات فناورانه همواره تأثیر عمیقی بر جایگاه کشورها در نظام بینالملل داشتهاند. همانگونه که ظهور انرژی هستهای در قرن بیستم نظم جهانی را تغییر داد، پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی نیز میتواند چنین تأثیری داشته باشد. اما بر خلاف انرژی هستهای که کنترل و محدودسازی آن سادهتر بود، انحصار در حوزه هوش مصنوعی دشوارتر است. دیپسیک نشان داد که نوآوری میتواند موانع سختافزاری را دور بزند و امکان دستیابی به فناوریهای پیشرفته را برای طیف وسیعتری از کشورها فراهم کند. این تغییر میتواند در آیندهای نهچندان دور، رقابت شدیدی میان کشورهای مختلف ایجاد کند و حتی مسیرهای جدیدی برای بازیگران نوظهور در عرصه فناوری و سیاست بینالملل باز کند.