خرید اقساطی از سایت کارت با کمترین پیش پرداخت

بررسی گوشی های تاشو؛ تاریخچه، فناوری، مزایا و آینده گوشی‌های هوشمند تاشو!


avatar
زهرا حسینی
29 آذر 1404 | 12 دقیقه مطالعه

در گذشته‌ای نه چندان دور، تصور داشتن نمایشگرهایی که بتوانند خم شوند و انعطاف داشته باشند، بیشتر شبیه یک رؤیا بود تا واقعیت. اما امروز، نتیجه‌ی تلاش بی‌وقفه‌ی مهندسان، سرمایه‌گذاری‌های عظیم و پژوهش‌های مداوم شرکت‌های بزرگ فناوری، ما را به عصر گوشی‌های تاشو رسانده است؛ جایی که انتظارات کاربران روز به روز از این فناوری پیشرفته بیشتر می‌شود. اما راز این مهندسی دقیق چیست؟ چگونه یک صفحه نمایش می‌تواند تا این حد انعطاف‌پذیر باشد و همزمان کیفیت تصویر و وضوح بالای خود را حفظ کند؟

گوشی‌های هوشمند تاشو با فلسفه‌ی طراحی تحول‌گرا و قابلیت خم شدن، یکی از هیجان‌انگیزترین نوآوری‌های سال‌های اخیر در دنیای موبایل به شمار می‌روند. این دستگاه‌ها مرزهای سنتی شکل و عملکرد را پشت سر گذاشته و تجربه‌ی کاربران را از حالت یکنواخت خارج می‌کنند. اگرچه در گذشته، طراحی‌های تاشو اغلب به شکل مدل‌های صدفی با دو یا چند نمایشگر مسطح بودند، امروزه «تاشو» بیشتر به نمایشگرهای انعطاف‌پذیر اشاره دارد که بدون نیاز به چند پنل جداگانه، خمیده می‌شوند؛ هرچند هنوز برخی مدل‌ها از چندین پنل لمسی که به لولا متصل‌اند بهره می‌برند.

 فناوری گوشی‌های تاشو بیش از یک نوآوری ظاهری است؛ این پیشرفت، نقطه‌ی تلاقی مهندسی دقیق، نوآوری طراحی و تجربه‌ی کاربری است. چیزی که در نگاه اول شبیه یک ترفند جذاب به نظر می‌رسد، در واقع یک شاهکار مهندسی است که نشان می‌دهد مرزهای موبایل‌های امروزی تنها با خلاقیت و مهندسی پیشرفته قابل گسترش هستند.

 تاریخچه‌ای از تحول گوشی‌های تاشو: از مفاهیم آزمایشی تا نوآوری‌های پیشرفته

 تاریخچه‌ای از تحول گوشی‌های تاشو: از مفاهیم آزمایشی تا نوآوری‌های پیشرفته

ریشه‌های گوشی‌های تاشو به میانه دهه ۲۰۰۰ بازمی‌گردد، زمانی که مفهوم نمایشگرهای انعطاف‌پذیر هنوز در حد ایده و نمونه‌های اولیه بود. پروژه‌هایی مانند «ریدیوس» (Readius) از شرکت «پلیمر ویژن» در ۲۰۰۶ و طرح مفهومی نوکیا «مورف» (Morph) در ۲۰۰۸ نشان دادند که دستگاه‌ها می‌توانند خم شوند، رول شوند و شکل‌های متنوعی به خود بگیرند. در همین دوره، شرکت‌هایی مانند  Kyocera، NEC و ZTE گوشی‌هایی با دو نمایشگر عرضه کردند؛ هرچند این محصولات از نمایشگرهای انعطاف‌پذیر بهره نمی‌بردند، اما مفهومی از دستگاه‌های چندحالته را به بازار آوردند.

با پیشرفت فناوری OLED انعطاف‌پذیر، سال ۲۰۱۳ نقطه عطفی بود؛ سامسونگ نخستین نمونه جدی گوشی با نمایشگر خم‌شونده را معرفی کرد و رقابتی گسترده میان شرکت‌های بزرگ آغاز شد. از سال ۲۰۱۸، تولید تجاری گوشی‌های تاشو افزایش یافت: «رویول» (Royole) اولین گوشی تجاری با نمایشگر OLED را روانه بازار کرد و سامسونگ نمونه اولیه‌ی «گلکسی فولد» را به نمایش گذاشت. یک سال بعد، موجی از گوشی‌های تاشوی مشابه وارد بازار شد؛ از جمله گلکسی فولد، «هوآوی میت ایکس»، گوشی‌های TCL و طرح‌های دوصفحه‌ای LG، و موتورولا هم با نسخه مدرن «ریزر» (Razr) ایده تاشوی عمودی را باززنده کرد.

اگرچه در ابتدای مسیر مشکلاتی مانند شکست نمایشگر در گلکسی فولد وجود داشت، تولیدکنندگان با بهبود لولاها، تقویت محافظ نمایشگر و ارتقای نرم‌افزار، نسل‌های جدیدی از گوشی‌های تاشو را به بازار عرضه کردند تا از نمونه‌های آزمایشی به محصولاتی پایدارتر برسند. این روند تا امروز ادامه یافته و هر سال مدل‌های تازه‌ای از برندهایی چون سامسونگ، گوگل، هوآوی، شیائومی، اوپو، ویوو و موتورولا معرفی می‌شوند، با این حال اپل هنوز در این میدان غایب است. نسل‌های اخیر با طراحی بهینه‌تر، دوام بالاتر و نرم‌افزار سازگارتر، تجربه‌ای نزدیک به لپ‌تاپ و انعطاف بیشتر ارائه می‌کنند؛ نمونه‌ی شاخص آن، Huawei Mate XT  در ۲۰۲۴ بود که نخستین گوشی سه‌تاشو با کیبورد اختصاصی را عرضه کرد، و سامسونگ نیز در ۲۰۲۵ با Z TriFold توانایی مهندسی خود را به نمایش گذاشت.

روند تکامل گوشی‌های تاشو نشان‌دهنده تعامل خلاقیت طراحی و مهندسی پیشرفته است. هرچند مسیر پر از چالش و شکست‌های اولیه بود، اما اکنون این محصولات نه تنها نوآوری فناوری را به رخ می‌کشند، بلکه تجربه کاربری متفاوت و هیجان‌انگیزی نیز ارائه می‌دهند. به نظرم، این حوزه همچنان جای رشد و نوآوری دارد و می‌تواند در آینده مرزهای تلفن همراه را به کلی تغییر دهد.

 فناوری تاشو در قلب گوشی‌های مدرن

 فناوری تاشو در قلب گوشی‌های مدرن

گوشی‌های تاشو امروز می‌توانند شکل‌ها و فرم‌فاکتورهای متنوعی داشته باشند: برخی مانند یک کتاب باز و بسته می‌شوند، بعضی به سبک صدفی طراحی شده‌اند، برخی رول می‌شوند و جمع می‌گردند و حتی مدل‌هایی با چند لولا امکان تا شدن از نقاط مختلف را دارند. در تمام این طراحی‌ها، معمولاً یک نمایشگر کوچک بیرونی تعبیه شده تا کاربر بتواند بدون باز کردن کامل دستگاه، با آن تعامل داشته باشد.

راز این انعطاف در ترکیب طراحی لولا و جنس صفحه نمایش نهفته است. در گوشی‌های سنتی، نمایشگرهای شیشه‌ای پس از خم شدن به‌راحتی می‌شکنند، اما در گوشی‌های تاشو از نمایشگرهای OLED پلاستیکی یا پلیمرهای نرم استفاده می‌شود که قابلیت خم شدن بدون آسیب را فراهم می‌کنند. فناوری تاشو امروزی تنها به خم کردن لبه‌ها محدود نیست؛ بلکه توانایی حفظ عملکرد کل صفحه در حالت تا شده را نیز ممکن ساخته است. هرچند نمایشگرهای پلاستیکی هنوز نسبت به شیشه در برابر خش و ضربه ضعیف‌تر هستند، اما تحقیقات و نوآوری‌ها این فاصله را کم کرده‌اند. برای مثال، شرکت «کورنینگ» در ۲۰۱۹ از توسعه شیشه انعطاف‌پذیر بسیار نازک خبر داد و سامسونگ در معرفی Galaxy Z Flip اعلام کرد که از شیشه فوق‌نازک ۳۰ میکرونی همراه با لایه پلاستیکی ویژه استفاده کرده است که با فناوری‌های خاص، انعطاف‌پذیری و دوام بالاتری پیدا کرده است.

فناوری تاشو بیش از یک نوآوری بصری است؛ این ترکیب پیچیده‌ی مهندسی لولا و مواد انعطاف‌پذیر نشان می‌دهد که چگونه نوآوری می‌تواند محدودیت‌های سنتی موبایل را کنار بزند. به نظرم، آینده گوشی‌های تاشو به جایی می‌رسد که انعطاف‌پذیری کامل با دوام بالا ترکیب شود و تجربه‌ای کاملاً جدید از تعامل با موبایل فراهم کند.

اجزای فنی و مهندسی دقیق نمایشگرهای تاشو

اجزای فنی و مهندسی دقیق نمایشگرهای تاشو

تولید گوشی‌های هوشمند تاشو، ترکیبی از فناوری‌های پیشرفته و مهندسی دقیق است. این فرآیند غالباً در اتاق‌های تمیز انجام می‌شود تا گرد و غبار و آلاینده‌ها به حداقل برسند و از فناوری‌هایی مانند چاپ سه‌بعدی و نانو برای ساخت اجزا در مقیاس کوچک بهره گرفته می‌شود تا هر قطعه با دقت بالا در جای خود قرار گیرد.

نمایشگر انعطاف‌پذیر:  این گوشی‌ها عمدتاً از نمایشگرهای OLED یا AMOLED استفاده می‌کنند که بدون کاهش کیفیت، خم می‌شوند و رنگ‌های زنده و کنتراست بالا ارائه می‌دهند.

زیرلایه انعطاف‌پذیر : پلی‌آمید به عنوان زیرلایه در زیر نمایشگر قرار می‌گیرد و باعث می‌شود صفحه نمایش بتواند بدون شکستگی خم شود و استحکام کافی داشته باشد.

لولا : لولاهای دو محوره امکان تا شدن گوشی در امتداد دو محور مختلف را فراهم می‌کنند و فرم‌های متنوع تاشو را ممکن می‌سازند. مهندسی دقیق این لولاها نقش حیاتی در دوام و روانی حرکت دستگاه دارد.

پوشش:  پوشش نمایشگر معمولاً از پلیمرهای مقاوم یا فلزات مستحکم تشکیل شده تا تعادل بین انعطاف‌پذیری و دوام حفظ شود. در برخی مدل‌ها، پوشش‌های محافظ پیشرفته روی نمایشگر و دیگر اجزا نصب می‌شود تا مقاومت در برابر خش و ضربه افزایش یابد.

سنسورها : شتاب‌سنج و ژیروسکوپ جهت و حرکت دستگاه را تشخیص می‌دهند و رفتارهای تطبیقی نمایشگر و کنترل‌ها را فعال می‌کنند. سنسورهای مجاورت از لمس ناخواسته جلوگیری کرده و مصرف انرژی را بهینه می‌کنند، و برخی مدل‌ها حسگرهای محیطی مانند دما و رطوبت دارند که به عملکرد بهینه دستگاه کمک می‌کند.

آنچه در گوشی‌های تاشو بیش از هر چیز جلب توجه می‌کند، هماهنگی پیچیده میان مواد، مکانیک و الکترونیک است. این دستگاه‌ها نه تنها محصول نوآوری در طراحی هستند، بلکه نمونه‌ای از مهندسی دقیق و تفکر سیستمی هستند که مرزهای ممکن در موبایل را بازتعریف می‌کنند. ترکیب این اجزا با هم، تجربه‌ای متفاوت و آینده‌نگرانه از تعامل با گوشی را ممکن ساخته است.

قلب انعطاف‌پذیری: باتری، لولا و نرم‌افزار در گوشی‌های تاشو

قلب انعطاف‌پذیری: باتری، لولا و نرم‌افزار در گوشی‌های تاشو

در گوشی‌های تاشو، مهندسی دقیق باتری‌ها و اجزای داخلی نقش کلیدی در تجربه کاربری دارد. باتری‌ها به گونه‌ای جای‌گذاری شده‌اند که انعطاف دستگاه را محدود نکرده و همزمان پایداری انرژی را تضمین کنند تا گوشی در هر حالت تاشده یا باز، عملکرد پایدار داشته باشد.

اتصالات و شبکه : اتصالات داخلی این گوشی‌ها به‌طور ویژه طراحی شده‌اند تا تمام اجزا در هر حالت عملکرد یکپارچه‌ای داشته باشند و از شبکه‌های مدرن مانند 5G پشتیبانی شود.

یکپارچه‌سازی نرم‌افزار:  نرم‌افزار و رابط کاربری گوشی‌های تاشو برای انطباق با حالت‌های مختلف نمایشگر بهینه شده است. سیستم‌های عامل این دستگاه‌ها با ویژگی‌های منحصر به فرد نمایشگرهای تاشو هماهنگ هستند تا تجربه‌ای روان و کاربرمحور ارائه دهند.

فناوری لولا:   لولا، قلب مکانیکی گوشی‌های تاشو است که امکان خم شدن آسان را بدون آسیب رساندن به نمایشگر فراهم می‌کند. مهندسان پیوسته روی سبک‌تر و مقاوم‌تر کردن لولاها کار می‌کنند تا دوام آن‌ها افزایش یابد. نمونه‌ای شاخص، سامسونگ گلکسی Z فولد 4 است که با مکانیسم لولای کامل‌تر، گوشی را صاف‌تر و با شکاف کمتر بسته می‌کند. برخی لولاهای پیشرفته حتی قابلیت تا شدن چندگانه دارند و گوشی را به ابزاری شبیه مینی لپ‌تاپ برای تماس ویدیویی یا تماشای فیلم تبدیل می‌کنند. این نوآوری‌ها، گوشی‌های تاشو را از یک موبایل صرف به دستگاهی کاربرمحور و چندمنظوره ارتقا می‌دهد و مطمئناً در نسل‌های آینده شاهد تنوع بیشتر لولاها خواهیم بود.

بخش باتری و لولا در گوشی‌های تاشو نشان‌دهنده هنر مهندسی و نوآوری است؛ جایی که مکانیک، انرژی و نرم‌افزار با دقتی مثال‌زدنی در هم تنیده شده‌اند. به نظرم، این هماهنگی دقیق است که گوشی‌های تاشو را به محصولاتی جذاب و کارآمد تبدیل کرده و مرزهای تعامل کاربر با موبایل را بازتعریف می‌کند.

 نرم‌افزار و تجربه کاربری در گوشی‌های تاشو

 نرم‌افزار و تجربه کاربری در گوشی‌های تاشو

طراحی و توسعه گوشی‌های تاشو با محوریت نرم‌افزار آغاز می‌شود. مدل‌سازی سه‌بعدی بدنه، لولا و قطعات داخلی ابتدا در محیط نرم‌افزاری انجام شده و سپس با شبیه‌سازی‌های دقیق، استحکام بدنه، نحوه‌ی خم شدن نمایشگر و دوام لولا تحت شرایط مختلف مورد سنجش قرار می‌گیرد. مدارهای انعطاف‌پذیر و اجزای الکترونیکی نیز به موازات طراحی شده و آزمایش می‌شوند، در حالی که سیستم عامل و اپلیکیشن‌ها به گونه‌ای تنظیم می‌شوند که هنگام باز و بسته شدن دستگاه، منوها، برنامه‌ها و صفحات بدون هیچ مشکل یا لگ اجرا شوند. ابزارهای نمونه‌سازی، کنترل نسخه و مدیریت پروژه، یکپارچگی تیم‌های مهندسی و نرم‌افزاری را تضمین می‌کنند. چاپ سه‌بعدی نمونه‌های اولیه، بررسی کیفیت قطعات و تحلیل داده‌ها، تجربه کاربری را پیش از تولید نهایی بهبود می‌بخشد و مشکلات احتمالی را شناسایی می‌کند.

مزایا و چالش‌ها:  گوشی‌های تاشو مزیت ترکیب اندازه جمع‌وجور با نمایشگر بزرگ را ارائه می‌دهند؛ کاربران در حالت بسته، یک گوشی سبک و قابل حمل دارند و در حالت باز، از فضای گسترده برای مطالعه، بازی یا تماشای محتوا بهره‌مند می‌شوند. طراحی مدرن و جذاب، تجربه سرگرمی بهتر و امکان استفاده همزمان از چند برنامه، این دستگاه‌ها را از گوشی‌های سنتی متمایز می‌کند. با این حال، چالش‌هایی نیز وجود دارد: قیمت بالا، حساسیت نمایشگر و لولا، ضخامت و وزن بیشتر، مصرف انرژی بالاتر و عدم بهینه‌سازی برخی برنامه‌ها برای نمایشگرهای تاشو. این محدودیت‌ها ممکن است برای برخی کاربران مشکل‌ساز باشد، اگرچه پیشرفت فناوری می‌تواند بسیاری از این چالش‌ها را در نسل‌های آینده کاهش دهد.

گوشی‌های تاشو یکی از خلاقانه ‌ترین تحولات موبایل در سال‌های اخیر هستند؛ ترکیبی از مهندسی مکانیک، مواد و نرم‌افزار که تجربه کاربری را متحول کرده است. با این حال، هنوز جای پیشرفت وجود دارد و بهبود دوام، بهینه‌سازی نرم‌افزار و کاهش وزن می‌تواند این دستگاه‌ها را به گزینه‌ای فراگیرتر و روزمره تبدیل کند. در واقع، گوشی تاشو پلی است بین گوشی و تبلت، با پتانسیل عظیم اما نیازمند تکامل بیشتر.

 آینده‌ی گوشی‌های تاشو: تحولی در تجربه کاربری و طراحی

چشم‌انداز فناوری گوشی‌های تاشو روشن و امیدوارکننده است. در آینده، شاهد تلفن‌هایی جمع‌وجورتر، سبک‌تر و در عین حال قدرتمندتر خواهیم بود که با مواد جدید و پیشرفته، نمایشگرهای بادوام‌تر و انعطاف‌پذیرتری خواهند داشت. فناوری لولا نیز بهبود می‌یابد و امکان ساخت دستگاه‌های نوآورانه‌تر و چندحالته فراهم می‌شود، نمونه‌های اولیه آن را در گوشی‌های دو لولای هوآوی و سامسونگ می‌توان دید.

این پیشرفت‌ها نه تنها تجربه کاربری را ارتقا می‌دهند، بلکه در بلندمدت به کاهش هزینه تولید نیز منجر خواهند شد. حتی با نمایشگرهای بزرگ‌تر و پردازنده‌های توانمند، گوشی‌های تاشو می‌توانند نیاز به چند دستگاه مختلف را برطرف کرده و راه‌حلی یکپارچه برای کار، سرگرمی و ارتباطات ارائه دهند.

جمع‌بندی:

گوشی‌های تاشو

گوشی‌های تاشو برای علاقه‌مندان به فناوری‌های نو و کاربران حرفه‌ای که به بهره‌وری و چندوظیفگی اهمیت می‌دهند، گزینه‌ای جذاب محسوب می‌شوند. این فناوری ترکیبی از طراحی دقیق، شبیه‌سازی مهندسی، توسعه نرم‌افزار و مدیریت پیشرفته تولید است. تلاش‌ها برای ساخت دستگاه‌های کاربردی و بی‌نقص ادامه دارد و هم سخت‌افزار و هم نرم‌افزار در حال تکامل برای ارائه تجربه‌ای یکپارچه و تطبیق‌پذیر هستند. نمایشگرهای تاشو، که زمانی تنها یک مفهوم آزمایشی بودند، اکنون به نسخه‌های عملی و متنوع تبدیل شده‌اند و نوید آینده‌ای را می‌دهند که گوشی‌ها دیگر صفحات سخت و ثابت نیستند، بلکه به دنیایی انعطاف‌پذیر و متحول در دست کاربران بدل می‌شوند.

گوشی‌های تاشو نمایانگر یکی از مهم‌ترین تحولات صنعت موبایل هستند؛ تلفیقی از مهندسی پیچیده، نوآوری در طراحی و تجربه کاربری هوشمند. هرچند هنوز چالش‌هایی مانند قیمت، دوام و بهینه‌سازی نرم‌افزار باقی مانده است، اما این فناوری مسیر روشنی به سوی یک آینده همه‌جانبه و انعطاف‌پذیر در تعامل با دستگاه‌های هوشمند ترسیم می‌کند. این نوآوری، مرز بین گوشی، تبلت و ابزارهای چندمنظوره را کم‌رنگ کرده و تجربه‌ای کاملاً جدید ارائه می‌دهد.