پلی‌استیشن؛ سی سال، سی بازی

بدون شک، تأثیر پلی‌استیشن بر صنعت بازی غیرقابل‌انکار است. بسیاری از بهترین و به‌یادماندنی‌ترین بازی‌ها روی این پلتفرم متولد شده‌اند.


avatar
سجاد نوری
18 فروردین 1404 | 46 دقیقه مطالعه
پلی‌استیشن؛ سی سال، سی بازی

سی سال پیش، سونی با معرفی پلی‌استیشن، گام بلندی در صنعت بازی‌های ویدیویی برداشت. در سوم دسامبر ۱۹۹۴، پلی‌استیشن وان در ژاپن عرضه شد و با ورود این کنسول، نسل تازه‌ای از بازی‌های ویدیویی متولد گردید. پلی‌استیشن اولین کنسولی بود که گرافیک سه‌بعدی را به شکل جدی وارد صنعت بازی کرد، حتی پیش از آنکه نینتندو چنین حرکتی انجام دهد. حالا، پس از سه دهه، این برند نه با سخت‌افزار، بلکه با بازی‌هایش شناخته می‌شود.

داستان ورود سونی به صنعت بازی و تحول آن، بارها گفته شده و دیگر نیازی به بازگو کردنش نیست. آنچه پلی‌استیشن را تعریف می‌کند، بازی‌هایی است که در طول این سال‌ها روی آن عرضه شده‌اند. از همان ابتدا، مدیران و تهیه‌کنندگان این برند، خط مشی مشخصی را دنبال کردند تا پلی‌استیشن به جایگاهی دست یابد که امروز شاهد آن هستیم: پلتفرمی که مهم‌ترین و پرهزینه‌ترین بازی‌های صنعت را میزبانی کرده است.

بدون شک، تأثیر پلی‌استیشن بر صنعت بازی غیرقابل‌انکار است. بسیاری از بهترین و به‌یادماندنی‌ترین بازی‌ها روی این پلتفرم متولد شده‌اند. از بازی‌های نقش‌آفرینی عظیم گرفته تا عناوین اکشن سینمایی و شبیه‌سازهای پیشرفته، پلی‌استیشن همواره معیار کیفیت و نوآوری بوده است. به همین مناسبت، تصمیم گرفته‌ایم تا نگاهی به سی سال گذشته بیندازیم و هر سال را با یک بازی نمادین که معرف آن دوران بوده، مرور کنیم.


پلی‌استیشن نه‌تنها یک کنسول، بلکه یک فرهنگ در دنیای بازی‌ است. وفاداری گیمرها به این برند به دلیل تجربه‌های منحصربه‌فردی است که بازی‌هایش ارائه می‌دهند. تمرکز سونی بر ساخت عناوین انحصاری و حفظ کیفیت باعث شده که پلی‌استیشن همچنان در صدر بماند. با این حال، رقابت با برندهایی مانند ایکس‌باکس و پیشرفت روزافزون بازی‌های ابری، آینده‌ی این پلتفرم را چالش‌برانگیزتر خواهد کرد.

۱۹۹۴ – پلی‌استیشن، پلی برای ورود بازی‌های آرکید به خانه

۱۹۹۴ – پلی‌استیشن، پلی برای ورود بازی‌های آرکید به خانه

اوایل دهه ۹۰ میلادی، صنعت بازی‌های ویدیویی در اوج پیشرفت بود و ژاپن نیز در یکی از بهترین دوران‌های اقتصادی خود قرار داشت. در آن زمان، نینتندو و سگا حکمرانان بی‌چون‌وچرای بازار کنسول‌های خانگی بودند، اما سونی با پلی‌استیشن پا به میدانی گذاشت که پر از ریسک و رقابت بود. کنسول‌های آن دوران، از جمله سوپر نینتندو و سگا مگا درایو، به گرافیک دوبعدی ۱۶ بیتی محدود بودند. در مقابل، دستگاه‌های آرکید با گرافیکی خیره‌کننده، مرزهای جدیدی را برای بازی‌های ویدیویی تعریف می‌کردند.

یکی از ژانرهایی که در دستگاه‌های آرکید درخشید، بازی‌های مسابقه‌ای بود. عناوینی مانند Ridge Racer از نامکو و Daytona USA از سگا، استانداردهای جدیدی را در کیفیت و گرافیک تعیین کردند. اما آنچه پلی‌استیشن را به پدیده‌ای متفاوت تبدیل کرد، عرضه نسخه خانگی Ridge Racer  همزمان با انتشار این کنسول بود. این بازی نه‌تنها نشان داد که پلی‌استیشن می‌تواند کیفیت بصری آرکید را به خانه بیاورد، بلکه اثبات کرد که دوران جدیدی در صنعت بازی‌های ویدیویی آغاز شده است.

دیگر بازی مهم سال ۱۹۹۴

King’s Field: اثری که پایه‌گذار ژانر سولزلایک شد و مسیر را برای شاهکارهای آینده فرام‌سافتور هموار کرد.


ورود پلی‌استیشن به صنعت بازی، به‌خصوص با عرضه بازی‌هایی مانند Ridge Racer، تغییری اساسی در معادلات این حوزه ایجاد کرد. تا آن زمان، کیفیت بازی‌های آرکیدی یک سطح بالاتر از عناوین کنسولی محسوب می‌شد، اما پلی‌استیشن این مرز را شکست. این حرکت نشان‌دهنده استراتژی هوشمندانه سونی بود؛ ارائه سخت‌افزاری قوی که بازی‌سازان را به ساخت عناوینی پرجزئیات و باکیفیت ترغیب کند.

 ۱۹۹۵ Suikoden –، گام بزرگ پلی‌استیشن در دنیای نقش‌آفرینی

 ۱۹۹۵ Suikoden –، گام بزرگ پلی‌استیشن در دنیای نقش‌آفرینی

با گذشت چند ماه از عرضه‌ی پلی‌استیشن، بسیاری از گیمرها همچنان به کنسول‌های قدیمی‌تر، به‌ویژه سوپر نینتندو، وفادار بودند. یکی از نقاط قوت نینتندو، داشتن مجموعه‌ای غنی از بازی‌های نقش‌آفرینی داستان‌محور بود؛ ژانری که پلی‌استیشن هنوز در آن جایگاهی تثبیت‌شده نداشت. اما این وضعیت با ورود Suikoden تغییر کرد.

شرکت کونامی با معرفی Suikoden  برای پلی‌استیشن، نه‌تنها سنت‌های رایج نقش‌آفرینی‌های ژاپنی را حفظ کرد، بلکه تجربه‌ای غنی‌تر ارائه داد. این بازی با گرافیک دوبعدی پیشرفته، انیمیشن‌های پویا و افکت‌های بصری خیره‌کننده، سطح جدیدی از کیفیت را به نمایش گذاشت. فراتر از جلوه‌های بصری، Suikoden داستانی عمیق و گیم‌پلی‌ای جذاب داشت که باعث شد این مجموعه تا دوران پلی‌استیشن ۲ ادامه پیدا کند و طرفداران بسیاری به دست آورد.

دیگر بازی‌های مهم سال ۱۹۹۵

Tekken: اولین نسخه‌ی تکن عرضه شد، اما در برابر رقیب سرسخت خود، Virtua Fighter 2، هنوز جای پیشرفت داشت.

Wipeout: بازی مسابقه‌ای سریع و هیجان‌انگیز که پلی‌استیشن را به عنوان خانه‌ای برای تجربه‌های نوآورانه تثبیت کرد.


سال ۱۹۹۵ نقطه‌ی عطفی برای پلی‌استیشن بود، زیرا ورود به ژانر نقش‌آفرینی، یکی از معدود نقاط ضعف اولیه‌ی این کنسول را پوشش داد. Suikoden نشان داد که پلی‌استیشن می‌تواند پلتفرمی جدی برای عناوین داستان‌محور باشد. این اتفاق، پایه‌گذار موجی از بازی‌های نقش‌آفرینی شد که بعدها پلی‌استیشن را به خانه‌ی بهترین JRPGهای تاریخ تبدیل کرد.

۱۹۹۶ – Tekken 2، نقطه‌ی عطفی در بازی‌های مبارزه‌ای پلی‌استیشن

۱۹۹۶ – Tekken 2، نقطه‌ی عطفی در بازی‌های مبارزه‌ای پلی‌استیشن

در دهه‌ی ۹۰، سگا با Virtua Fighter حکمرانی بی‌چون‌وچرا بر ژانر بازی‌های مبارزه‌ای سه‌بعدی داشت. پلی‌استیشن به یک عنوان قدرتمند برای رقابت در این زمینه نیاز داشت و این جای خالی را Tekken 2 پر کرد.

با عرضه‌ی Tekken 2، نه‌تنها پلی‌استیشن صاحب یک بازی مبارزه‌ای در حد و اندازه‌ی رقابت با سگا شد، بلکه این بازی پایه‌گذار استانداردهایی شد که بعدها این سری را به یکی از مهم‌ترین نام‌های ژانر فایتینگ تبدیل کرد. از شخصیت‌های متنوع و به‌یادماندنی گرفته تا سیستم مبارزه‌ای سه‌بعدی که عمیق‌تر از Virtua Fighter طراحی شده بود، Tekken 2 یک جهش بزرگ برای بازی‌های مبارزه‌ای به حساب می‌آمد. علاوه بر گیم‌پلی، موسیقی و گرافیک این بازی نیز استانداردهای جدیدی را در پلی‌استیشن تعریف کردند.

دیگر بازی‌های مهم ۱۹۹۶

Tomb Raider: این بازی برای اولین بار مفهوم ماجراجویی در محیطی سه‌بعدی را به شکلی گسترده ارائه داد.

Resident Evil: آغازگر یکی از مهم‌ترین سری‌های وحشت بقا، با داستانی هیجان‌انگیز و طراحی مراحل عالی.

Crash Bandicoot: تلاش سونی برای رقابت با ماریو و سونیک که منجر به خلق یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های دنیای بازی شد.


سال ۱۹۹۶ یکی از مهم‌ترین سال‌ها برای پلی‌استیشن بود، چرا که این کنسول در حال تثبیت جایگاه خود در برابر رقبا بود. Tekken 2 نه‌تنها پلی‌استیشن را در عرصه‌ی بازی‌های مبارزه‌ای به یک گزینه‌ی جدی تبدیل کرد، بلکه راه را برای تبدیل این سری به یکی از مهم‌ترین فرانچایزهای تاریخ بازی‌های ویدیویی هموار ساخت.

۱۹۹۷ –Final Fantasy 7 ، انقلابی در داستان‌سرایی بازی‌های ویدیویی

۱۹۹۷ –Final Fantasy 7 ، انقلابی در داستان‌سرایی بازی‌های ویدیویی

تا پیش از سال ۱۹۹۷، سری Final Fantasy جایگاه ویژه‌ای در دنیای بازی‌های نقش‌آفرینی داشت، اما همچنان محدود به کنسول‌های نینتندو بود. تصمیم اسکوئر برای ترک نینتندو و ساخت Final Fantasy 7 روی پلی‌استیشن، یکی از بزرگ‌ترین تغییرات صنعت بازی‌های ویدیویی بود.

این بازی نه‌تنها به لطف گرافیک سه‌بعدی خیره‌کننده و کات‌سین‌های سینمایی، مرزهای فنی را جابه‌جا کرد، بلکه نحوه‌ی روایت داستان در بازی‌ها را به سطحی جدید رساند. تا آن زمان، بازی‌های داستان‌محور وجود داشتند، اما هیچ‌کدام به اندازه‌ی Final Fantasy 7 تأثیرگذار، پرهزینه و خوش‌ساخت نبودند. ترکیب گیم‌پلی عمیق، داستانی احساسی و شخصیت‌هایی ماندگار باعث شد که این عنوان، تبدیل به یکی از نمادهای پلی‌استیشن و صنعت بازی شود.

دیگر بازی‌های مهم ۱۹۹۷

Castlevania Symphony of the Night: این عنوان، سبک مترویدوانیا را در پلی‌استیشن به اوج رساند.

Gran Turismo: با اختلاف، برترین بازی مسابقه‌ای زمان خود که استانداردهای جدیدی برای شبیه‌سازی رانندگی تعیین کرد.


Final Fantasy 7 تنها یک بازی موفق نبود؛ بلکه ثابت کرد که بازی‌های ویدیویی می‌توانند مانند فیلم‌های سینمایی، داستان‌های عمیق و احساسی تعریف کنند. این بازی بسیاری از بازیکنان را برای اولین بار با ژانر نقش‌آفرینی آشنا کرد و مسیر آینده‌ی صنعت را تغییر داد.

۱۹۹۸– Metal Gear Solid، آغاز دوران سینمایی در بازی‌های ویدیویی

۱۹۹۸– Metal Gear Solid، آغاز دوران سینمایی در بازی‌های ویدیویی

توان پردازشی پلی‌استیشن وان فرصتی طلایی برای هیدئو کوجیما فراهم کرد تا ایده‌های بلندپروازانه‌اش را در قالب Metal Gear Solid به واقعیت تبدیل کند. این بازی، دنباله‌ای برای آثار قبلی کوجیما بود، اما چیزی که ارائه داد، کاملاً نوآورانه به نظر می‌رسید. Metal Gear Solid بدون استفاده از میان‌پرده‌های از پیش رندر شده، یکی از سینمایی‌ترین تجربه‌های ممکن را خلق کرد؛ طوری که نه‌تنها در کات‌سین‌ها، بلکه در گیم‌پلی نیز طراحی و کارگردانی به‌شدت تحت تأثیر سینما بود.

یکی از ویژگی‌های مهم این بازی، صداگذاری کامل تمامی دیالوگ‌ها بود؛ امری که به لطف دیسک‌های CD پلی‌استیشن و ظرفیت بالای آن‌ها ممکن شد. این سطح از روایت داستانی و طراحی سینمایی، استانداردهای جدیدی را برای صنعت بازی تعریف کرد و الهام‌بخش بسیاری از عناوین پس از خود شد.

دیگر بازی‌های مهم ۱۹۹۸:

  • Resident Evil 2: دنباله‌ای که همه چیز را ارتقا داد؛ از گیم‌پلی گرفته تا طراحی مراحل و گرافیک، همچنان یکی از بهترین‌های ژانر ترس و بقا است.
  • Tekken 3: برترین بازی مبارزه‌ای زمان خود که به لطف پلی‌استیشن در خانه‌ی هر گیمری پیدا می‌شد.


Metal Gear Solid فراتر از یک بازی اکشن-مخفی‌کاری معمولی بود. این بازی نشان داد که روایت سینمایی می‌تواند در بازی‌های ویدیویی به همان اندازه‌ی فیلم‌ها تأثیرگذار باشد. ترکیب داستان‌گویی، صداگذاری حرفه‌ای و گیم‌پلی نوآورانه، آن را به یکی از ماندگارترین تجربه‌های تاریخ بازی‌های ویدیویی تبدیل کرد.

۱۹۹۹– Gran Turismo 2، تکامل شبیه‌سازی رانندگی در پلی‌استیشن

۱۹۹۹– Gran Turismo 2، تکامل شبیه‌سازی رانندگی در پلی‌استیشن

اگر نسخه‌ی اول Gran Turismo را یک موفقیت بزرگ بدانیم، نسخه‌ی دوم آن را باید نقطه‌ی عطفی در تاریخ بازی‌های مسابقه‌ای به شمار آورد. Gran Turismo 2 روی پلی‌استیشن وان نه‌تنها از نظر گیم‌پلی و طراحی، بلکه از لحاظ جزئیات و گستردگی محتوا نیز یک جهش بزرگ محسوب می‌شد.

این بازی با حمایت سونی، لیست بلندی از برندهای خودروسازی را در خود جای داد و با ارائه‌ی صدها خودروی متنوع و ده‌ها مسیر مسابقه‌ای، استانداردهای تازه‌ای را برای ژانر شبیه‌سازی رانندگی تعیین کرد. از همه مهم‌تر، کیفیت گرافیکی آن باوجود سخت‌افزار محدود پلی‌استیشن، حیرت‌انگیز بود. همه‌ی این‌ها بدون نیاز به سخت‌افزار قدرتمند، بلکه با استفاده از طراحی هنری هوشمندانه و فنی بهینه‌سازی‌شده به دست آمد.

دیگر بازی‌های مهم ۱۹۹۹:

  • Medal of Honor: تجربه‌ای درخشان از یک اکشن اول‌شخص برای پلی‌استیشن که در غیاب رقبای جدی روی کنسول، جایگاه ویژه‌ای پیدا کرد.
  • Crash Team Racing: پاسخ محکم سونی به Mario Kart که به یکی از بهترین بازی‌های کارتینگ تاریخ تبدیل شد.


Gran Turismo 2 نشان داد که حتی روی کنسولی با محدودیت‌های سخت‌افزاری، می‌توان یک شبیه‌ساز رانندگی واقعی و پرجزئیات ساخت. این بازی نه‌تنها پایه‌گذار استانداردهای جدیدی برای آینده‌ی بازی‌های مسابقه‌ای شد، بلکه هنوز هم از آن به‌عنوان یکی از بهترین بازی‌های پلی‌استیشن وان یاد می‌شود.

۲۰۰۰– Tony Hawk’s Pro Skater 2، بازی‌ای که یک نسل را تعریف کرد

۲۰۰۰– Tony Hawk’s Pro Skater 2، بازی‌ای که یک نسل را تعریف کرد

اگر بخواهیم نمادهای فرهنگی نسل دهه‌ی نودی‌ها را فهرست کنیم، اسکیت‌برد، موسیقی پانک و نو-متال، و کتانی‌های کانورس قطعاً جزو اولین‌ها خواهند بود. Tony Hawk’s Pro Skater 2 تمام این عناصر را در قالب یک بازی ویدیویی گنجاند و تجربه‌ای را ارائه داد که فراتر از یک سرگرمی ساده بود—این بازی یک سبک زندگی را به تصویر می‌کشید.

بعد از موفقیت نسخه‌ی اول، دنباله‌ی آن همه چیز را به سطحی بالاتر برد؛ گیم‌پلی مبتنی بر امتیازگیری به کمال رسید و موسیقی متن بازی، مجموعه‌ای از آهنگ‌های پرانرژی، حس و حال اسکیت‌سواری واقعی را منتقل می‌کرد. Pro Skater 2 چنان تجربه‌ی اعتیادآوری بود که می‌توانستید ساعت‌ها در آن غرق شوید، بدون اینکه گذر زمان را حس کنید. حتی با عرضه‌ی پلی‌استیشن ۲، این بازی همچنان دلیلی قانع‌کننده برای چسبیدن به پلی‌استیشن وان بود.

دیگر بازی‌های مهم ۲۰۰۰:

  • Dead or Alive 2: یکی از اولین بازی‌هایی که قدرت سخت‌افزاری پلی‌استیشن ۲ را به رخ کشید و با انیمیشن‌های نرم و فیزیک واقع‌گرایانه‌اش در بین بازی‌های مبارزه‌ای زمان خود متمایز بود.
  • Tekken Tag Tournament: نسخه‌ای تکامل‌یافته از Tekken 3 که با گرافیکی بهتر و لیست کاراکترهای وسیع‌تر، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی را برای طرفداران سری ارائه داد.


Tony Hawk’s Pro Skater 2 فراتر از یک بازی بود؛ این عنوان برای بسیاری از بازیکنان، نخستین تجربه‌ی واقعی آن‌ها از فرهنگ اسکیت‌سواری بود. موسیقی متن و طراحی مراحل این بازی هنوز هم تأثیرگذار است و در میان کلاسیک‌های پلی‌استیشن، جایگاه ویژه‌ای دارد.

۲۰۰۱ – وقتی Metal Gear Solid 2 استانداردهای جدیدی برای بازی‌ها تعریف کرد

۲۰۰۱ – وقتی Metal Gear Solid 2 استانداردهای جدیدی برای بازی‌ها تعریف کرد

با عرضه‌ی Metal Gear Solid 2، هیدئو کوجیما نشان داد که تجربه‌ی سینمایی در بازی‌های ویدیویی فقط یک ایده‌ی خام نیست، بلکه چیزی است که می‌تواند کاملاً عملی شود. نسخه‌ی اول این سری روی پلی‌استیشن وان تحولی در روایت داستانی ایجاد کرده بود، اما دنباله‌ی آن همه چیز را چندین پله بالاتر برد. از داستان پر پیچ‌وخم و درگیرکننده گرفته تا کارگردانی فوق‌العاده، گیم‌پلی متنوع، هوش مصنوعی پیشرفته و گرافیکی که در زمان خود بی‌نظیر بود، MGS2 تجربه‌ای ارائه داد که در زمان خودش بی‌سابقه بود.

نکته‌ی جالب اینجاست که بسیاری از مفاهیمی که بازی به آن‌ها پرداخته بود، مثل اطلاعات جعلی و کنترل افکار عمومی، با گذشت بیش از دو دهه همچنان به‌شدت به‌روز و حتی ملموس‌تر از قبل به نظر می‌رسند. این بازی نه‌تنها از لحاظ فنی یک شاهکار بود، بلکه از نظر مفهومی هم چیزی ارائه داد که تا مدت‌ها قابل‌بحث و تحلیل باقی ماند.

دیگر بازی‌های مهم ۲۰۰۱:

  • Grand Theft Auto III: اولین نسخه‌ی سه‌بعدی GTA که جهان باز را به شکل انقلابی برای پلی‌استیشن ۲ تعریف کرد.
  • Final Fantasy X: اولین نسخه از این سری که به‌طور کامل صداگذاری داشت و با جلوه‌های بصری خیره‌کننده، قدرت پلی‌استیشن ۲ را به رخ کشید.
  • Silent Hill 2: تجربه‌ای روان‌شناختی و ترسناک که از قدرت سخت‌افزاری پلی‌استیشن ۲ برای خلق یکی از وهم‌انگیزترین اتمسفرهای تاریخ بازی‌های ویدیویی استفاده کرد.


Metal Gear Solid 2 یکی از آن بازی‌هایی است که فراتر از زمان خود بود. این عنوان نه‌تنها در زمینه‌ی فنی و گیم‌پلی تحولی ایجاد کرد، بلکه داستان‌سرایی آن هنوز هم به‌عنوان یکی از عمیق‌ترین و تفکربرانگیزترین روایت‌ها در دنیای بازی‌ها شناخته می‌شود.

۲۰۰۲ – Vice City، وقتی جهان‌باز معنای جدیدی پیدا کرد

۲۰۰۲ – Vice City، وقتی جهان‌باز معنای جدیدی پیدا کرد

پس از موفقیت GTA III، راک‌استار گیمز با Grand Theft Auto: Vice City نه‌تنها فرمول موفق نسخه‌ی قبل را ادامه داد، بلکه آن را به سطح بالاتری رساند. این بازی با الهام از فضای دهه‌ی هشتاد، دنیایی سرزنده و پرجزییات را خلق کرد که در نوع خود بی‌رقیب بود. رنگ‌های نئونی، موسیقی متن بی‌نظیر، داستانی الهام‌گرفته از فیلم‌های مافیایی و شخصیت‌پردازی قوی، همگی دست به دست هم دادند تا Vice City نه فقط یک بازی، بلکه تجربه‌ای فراموش‌نشدنی باشد. این بازی ثابت کرد که GTA دیگر یک مجموعه‌ی ساده‌ی اکشن-جهان‌باز نیست، بلکه تبدیل به یک پدیده‌ی فرهنگی شده است.

دیگر بازی‌های مهم ۲۰۰۲:

  • Kingdom Hearts: ترکیبی خلاقانه از دنیای دیزنی و Final Fantasy که یک اکشن-نقش‌آفرینی خاص با داستانی به‌یادماندنی ارائه داد.


Vice City هنوز هم یکی از خاص‌ترین نسخه‌های GTA محسوب می‌شود. فضای دهه‌ی هشتادی، داستان‌سرایی فوق‌العاده و آزادی بی‌نظیر در گشت‌وگذار، باعث شده این بازی همچنان در ذهن طرفداران بماند. اگر بخواهیم درباره‌ی تاثیر آن روی بازی‌های جهان‌باز صحبت کنیم، باید بگوییم که این عنوان یکی از نقاط عطف این سبک محسوب می‌شود.

۲۰۰۳ – SSX 3، سرعت و هیجان را به اوج رساند

۲۰۰۳ – SSX 3، سرعت و هیجان را به اوج رساند

در اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰، EA Sports BIG با عرضه‌ی بازی‌هایی مفرح و پرهیجان، صنعت بازی‌های ویدیویی را دگرگون کرد. بهترین محصول این استودیو بدون شک SSX 3 بود که تجربه‌ی اسنوبوردینگ را به یک سطح جدید رساند. این بازی با سرعتی چشمگیر و گیم‌پلی پویا، شما را به دنیای رقابتی و هیجان‌انگیز اسنوبوردینگ وارد می‌کرد، در حالی که باید به دقت کنترل حرکات پیچیده و خارق‌العاده را نیز بر عهده می‌گرفتید. SSX 3 نه تنها از نظر گرافیکی، بلکه از نظر تجربه‌ی گیم‌پلی و سرعت، یکی از بهترین‌های زمان خود به شمار می‌آید و هنوز هم جزء برترین‌های این ژانر است.

دیگر بازی‌های مهم ۲۰۰۳:

  • Max Payne 2: The Fall of Max Payne: داستان‌گویی نوآر و گیم‌پلی خلاقانه در این نسخه با کیفیتی بالاتر از نسخه‌ی قبلی ارائه شد.
  • Prince of Persia: Sands of Time: این بازی انقلابی در سری شاهزاده پارسی ایجاد کرد و با طراحی عالی گیم‌پلی اکشن-سکوبازی سه‌بعدی، تحولی در این سبک به وجود آورد.


SSX 3 هنوز هم یکی از بهترین و جذاب‌ترین بازی‌های ورزشی است که تاکنون ساخته شده. سرعت بالا و چالش‌های گیم‌پلی، این بازی را به تجربه‌ای ماندگار تبدیل کرده است. می‌توان گفت که این بازی در نوع خود بی‌رقیب بود و هم‌اکنون نیز یکی از گنجینه‌های کنسول‌های نسل ششم به شمار می‌آید.

۲۰۰۴ – Metal Gear Solid 3؛  کیفیتی بی‌سابقه را روی پلی‌استیشن 2 به ارمغان آورد

۲۰۰۴ – Metal Gear Solid 3؛  کیفیتی بی‌سابقه را روی پلی‌استیشن 2 به ارمغان آورد

هیدئو کوجیما، کارگردان سرشناس سری متال گیر، برنامه داشت تا داستان سه‌گانه‌ی متال گیر سالید را روی کنسول‌های مختلف سونی پیاده‌سازی کند. اما با تصمیم سونی برای عدم عرضه‌ی کنسول نسل جدید، کوجیما و تیمش مجبور شدند بازی‌ای که برای سخت‌افزار نسل بعد طراحی کرده بودند را روی پلی‌استیشن 2 اجرا کنند. نتیجه‌ی این چالش، متال گیر سالید ۳ بود که نه تنها یک بازی با کیفیت بصری عالی ارائه داد، بلکه دنیای بازی را با جنگلی وسیع و جزئیات بی‌نظیر پر کرد. این بازی همچنان یکی از عمیق‌ترین و پرجزئیات‌ترین تجربه‌های تاریخ ویدیوگیم به حساب می‌آید و توانایی‌های پلی‌استیشن 2 را به حداکثر رساند.

دیگر بازی‌های مهم ۲۰۰۴:

  • Grand Theft Auto: San Andreas: این نسخه با نقشه‌ای وسیع‌تر و تنوع بیشتری در گیم‌پلی، تجربه‌ی جدیدی از سری جی‌تی‌ای به ارمغان آورد، اگرچه نتواست احساس وایس سیتی را تکرار کند.
  • Gran Turismo 4: نسخه‌ی چهارم گرن توریسمو یکی از معدود بازی‌هایی است که توانسته بر روی پلی‌استیشن 2 وضوح تصویر فول اچ‌دی را به نمایش بگذارد، حتی فراتر از برخی بازی‌های نسل بعد.
  • Burnout 3: Takedown: در دنیای بازی‌های مسابقه‌ای، برن‌آوت ۳ با سرعت و هیجانش توانست لذت‌بخش‌ترین تجربه‌ی مسابقه‌ای را رقم بزند.


متال گیر سالید ۳ نه تنها یک شاهکار از لحاظ گیم‌پلی و داستان است، بلکه به‌طور خارق‌العاده‌ای توانسته محدودیت‌های سخت‌افزاری پلی‌استیشن ۲ را پشت سر بگذارد. این بازی نه تنها گرافیک و طراحی‌های بی‌نظیری داشت، بلکه نوآوری‌هایی در نحوه روایت داستان در بازی‌های ویدیویی ارائه داد که تا امروز هم در بسیاری از بازی‌ها به چشم می‌خورد. واقعاً به‌نظر می‌رسد که این بازی مرزهای گیم‌پلی و داستان‌گویی را در آن زمان به گونه‌ای جابه‌جا کرده که هنوز هم به‌عنوان یک الگو در صنعت بازی‌های ویدیویی به شمار می‌آید.

۲۰۰۵ – Shadow of the Colossus ؛ ترکیب هنر و بازی‌های ویدیویی به یک سطح جدید

۲۰۰۵ – Shadow of the Colossus ؛ ترکیب هنر و بازی‌های ویدیویی به یک سطح جدید

Shadow of the Colossus یکی از آثار برجسته‌ای است که نشان می‌دهد چگونه بازی‌های ویدیویی می‌توانند فراتر از سرگرمی صرف، به ابزاری قدرتمند برای روایت داستان و ارائه هنر تبدیل شوند. این بازی که از سازندگان ایکو (ICO) بیرون آمده است، نه تنها یک تجربه بصری جذاب را ارائه می‌دهد، بلکه با بهره‌گیری از ظرفیت‌های تعاملی بازی‌ها، داستانی غنی و عاطفی را به‌طور بی‌نظیری روایت می‌کند. در Shadow of the Colossus، هر حرکت و هر تصمیمی که بازیکن می‌گیرد، بخشی از تجربه‌ی هنری بازی است که در هیچ رسانه‌ی دیگری یافت نمی‌شود. این بازی با ارائه‌ی جهانی گسترده، مبارزاتی بی‌رحمانه و داستانی که در سکوت و تنهایی اتفاق می‌افتد، یک شاهکار در زمینه‌ی طراحی بازی‌های ویدیویی به شمار می‌رود.

دیگر بازی‌های مهم ۲۰۰۵:

  • God of War: این بازی، نتیجه‌ی تصمیم یکی از بازی‌سازان سونی بود که به الهام از دویل می کرای یک بازی اکشن سوم‌شخص ساخت و در نهایت، با ترکیب گیم‌پلی و داستان جذاب خود، به یکی از نمادهای بازی‌های اکشن تبدیل شد.
  • Tekken 5: تکن ۵ با گرافیک و گیم‌پلی بی‌نظیر خود یک سطح جدید از مبارزات را به نمایش گذاشت و توانست از نسخه‌های قبلی خود پیشی بگیرد.
  • Devil May Cry 3: این بازی با ارتقای بسیاری از ویژگی‌های قسمت‌های قبلی خود، هویت خود را به‌عنوان یک اکشن سوم‌شخص قوی تثبیت کرد و مبارزات بسیار جذاب و چالش‌برانگیزی را برای بازیکنان به ارمغان آورد.


Shadow of the Colossus یک نمونه‌ی برجسته از چگونگی تبدیل بازی‌های ویدیویی به یک تجربه هنری و روایی است. این بازی با دنیای وسیع و مبارزات منحصر به فرد خود، نه تنها به‌عنوان یک بازی بلکه به‌عنوان یک اثر هنری در دنیای بازی‌های ویدیویی شناخته می‌شود. در حالی که بازی‌های زیادی برای سرگرمی و هیجان طراحی می‌شوند، Shadow of the Colossus به معنای واقعی کلمه، ذهن و احساسات بازیکن را به چالش می‌کشد و اثری فراموش‌نشدنی در صنعت بازی‌سازی به جا می‌گذارد.

۲۰۰۶ – Guitar Hero II؛ گیمرها با گیتارهای پلاستیکی به ستاره‌های راک تبدیل شدند

۲۰۰۶ – Guitar Hero II؛ گیمرها با گیتارهای پلاستیکی به ستاره‌های راک تبدیل شدند

در سال ۲۰۰۶، در حالی که پلی‌استیشن نسل بعدی به بازار عرضه شده بود، گیمرها همچنان در حال نواختن با گیتارهای پلاستیکی خود در بازی Guitar Hero II بودند. این بازی موسیقی‌محور با استفاده از گیتار پلاستیکی، تجربه‌ای منحصربه‌فرد را برای طرفداران راک و متال فراهم کرد. با وجود اینکه این بازی در برخی مناطق در دسترس نبود، تأثیر آن بر فرهنگ بازی‌های ویدیویی و موسیقی غیرقابل انکار بود. Guitar Hero II نه تنها به یکی از پرطرفدارترین بازی‌های موسیقی تبدیل شد، بلکه نسل جدیدی از طرفداران راک و متال را به وجود آورد. این بازی به‌گونه‌ای در برنامه‌های تلویزیونی و سریال‌ها مورد توجه قرار گرفت که کمتر کسی بود که یک پلی‌استیشن 2 نداشت و نسخه‌ای از Guitar Hero II با گیتار پلاستیکی‌اش در دست نداشت. بازی به مهمانی‌ها و دورهمی‌ها حال و هوای تازه‌ای بخشید و فرهنگ جدیدی از بازی‌های موسیقی را رواج داد.

دیگر بازی‌های مهم ۲۰۰۶:

  • Kingdom Hearts II: دنباله‌ی این بازی، با گرافیک و انیمیشن‌های زیبا و پیچیده‌تر، تجربه‌ای عجیب و غریب را برای بازیکنان به ارمغان آورد.
  • Grand Theft Auto Vice City Stories: این بازی که نسخه‌ای کامل از Vice City بود، روی کنسول دستی PSP به طرز شگفت‌انگیزی اجرا شد و بازیکنان را مجذوب خود کرد.
  • Final Fantasy XII: دوازدهمین شماره از این سری با تغییراتی عمده در گیم‌پلی خود، با ارائه‌ی گرافیک و طراحی‌های چشم‌نواز، همچنان یکی از بهترین تجربه‌های فاینال فانتزی بود.


Guitar Hero II فراتر از یک بازی بود. این اثر توانست موسیقی و بازی‌های ویدیویی را در یک نقطه‌ی مشترک به هم پیوند دهد و به یکی از نمادهای فرهنگی آن دوران تبدیل شود. این بازی نه تنها باعث شد گیمرها نقش‌های جدیدی در دنیای موسیقی ایفا کنند، بلکه تأثیر عمیقی بر صنعت بازی‌های ویدیویی گذاشت و به یکی از نقاط عطف در تاریخ بازی‌های موسیقی‌محور بدل شد.

۲۰۰۷ – God of War II؛ پیروزی پلی‌استیشن 2 در زمانی که پلی‌استیشن 3 به‌تازگی وارد بازار شده بود

۲۰۰۷ – God of War II؛ پیروزی پلی‌استیشن 2 در زمانی که پلی‌استیشن 3 به‌تازگی وارد بازار شده بود

در سال ۲۰۰۷ که پلی‌استیشن 3 به‌تازگی وارد بازار شده بود، God of War II همچنان توانست توجه گیمرها را به خود جلب کند و نه تنها به‌عنوان یکی از بهترین دنباله‌ها در تاریخ بازی‌ها شناخته شود، بلکه نشان داد که پلی‌استیشن 2 هنوز هم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. این بازی با گرافیک، گیم‌پلی و داستانی قوی، نشان داد که حتی با وجود سخت‌افزار جدید، پلی‌استیشن 2 هنوز هم می‌تواند تجربه‌های حماسی و جذابی را به ارمغان بیاورد. God of War II از نظر روند بازی، طراحی مراحل، مبارزات و پیچیدگی داستان، به‌قدری عالی عمل کرد که به راحتی می‌توان آن را به‌عنوان یکی از بهترین بازی‌های تاریخ در نظر گرفت. مبارزات حماسی با غول‌ها، به‌ویژه در دنباله‌ی این سری، به اوج خود رسیدند و این بازی به شکلی باشکوه، به داستان کنسول پلی‌استیشن 2 پایان داد.

دیگر بازی‌های مهم ۲۰۰۷:

  • Persona 3: این بازی نه تنها محبوبیت سری پرسونا را پایه‌گذاری کرد، بلکه به‌عنوان یک انقلاب در دنیای بازی‌های نقش‌آفرینی شناخته می‌شود.
  • Uncharted: Drake’s Fortune: هرچند که این بازی مشکلاتی در گیم‌پلی و داستان داشت، اما به‌عنوان آغازگر یکی از بزرگ‌ترین فرنچایزهای تاریخ بازی‌های سینمایی شناخته می‌شود.


God of War II نه تنها به‌عنوان یکی از بهترین دنباله‌ها شناخته می‌شود، بلکه اهمیت آن در این است که نشان می‌دهد گاهی حتی در روزهای پایانی یک کنسول، می‌توان تجربه‌های برجسته‌ای خلق کرد. پلی‌استیشن 2 با این بازی به‌طور شگفت‌انگیزی به پایان رسید و به یادگارهایی از جمله God of War II تبدیل شد که تأثیر زیادی بر صنعت بازی داشت. در حالی که نسل جدید وارد میدان شده بود، God of War II ثابت کرد که قدرت واقعی یک بازی، تنها در سخت‌افزار آن نیست، بلکه در خلاقیت و داستان سرایی آن است.

۲۰۰۸ – Metal Gear Solid 4؛ ادای احترام به پلی‌استیشن 3 و استفاده از توان سخت‌افزاری نسل جدید

۲۰۰۸ – Metal Gear Solid 4؛ ادای احترام به پلی‌استیشن 3 و استفاده از توان سخت‌افزاری نسل جدید

Metal Gear Solid 4 نه تنها یک بازی فوق‌العاده در سری خود بود، بلکه به‌نوعی ادای احترامی به کنسول پلی‌استیشن 3 نیز محسوب می‌شد. در این نسخه، هیدئو کوجیما به‌طور کامل از قابلیت‌های سخت‌افزاری کنسول نسل جدید سونی بهره برد و از دیسک بلوری گرفته تا پردازنده‌ی پیشرفته و دسته‌ی SixAxis، همه‌چیز در بازی به‌طور مستقیم و با اشاراتی ظریف در اختیار داستان قرار گرفت. این بازی اولین ساخته‌ی انحصاری پلی‌استیشن 3 بود که قدرت واقعی سخت‌افزار جدید سونی را به نمایش گذاشت و تجربه‌ای متفاوت از نظر گرافیک، گیم‌پلی و داستان ارائه داد. با این حال، Metal Gear Solid 4 فراتر از یک تجربه تکنولوژیک، خود را به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین آثار تاریخ بازی‌های ویدیویی معرفی کرد.

دیگر بازی‌های مهم ۲۰۰۸:

  • God of War: Chains of Olympus: نسخه‌ی موبایلی گاد آو وار با همه‌ی جذابیت‌های نسخه‌ی اصلی، این‌بار روی کنسول دستی سونی ارائه شد و حتی در برخی جنبه‌ها، شاید از نسخه‌های اصلی بهتر عمل کرد.
  • Crisis Core: Final Fantasy 7: در سالگرد ده‌سالگی Final Fantasy 7، اسکوئر انیکس بازی‌ای بزرگ و بی‌نظیر در دنیای این فرانچایز ساخت که طرفداران این دنیای خاص را شگفت‌زده کرد.


Metal Gear Solid 4 نه تنها از جنبه‌های تکنیکی و سخت‌افزاری یک دستاورد بزرگ بود، بلکه به‌خوبی توانست با استفاده از امکانات جدید، روایت داستانی جذاب و شخصیت‌پردازی عمیق خود را به‌چشم مخاطب بیاورد. این بازی نه فقط یکی از بهترین آثار تاریخ صنعت بازی است، بلکه یک نقطه‌عطف در تاریخ پلی‌استیشن 3 محسوب می‌شود و نشان داد که چگونه می‌توان از سخت‌افزار جدید برای خلق تجربیات نوآورانه استفاده کرد.

۲۰۰۹ – Uncharted 2؛ بازی‌ای که سینما را به دنیای بازی آورد

۲۰۰۹ – Uncharted 2؛ بازی‌ای که سینما را به دنیای بازی آورد

پس از تلاش نه‌چندان موفق استودیوی ناتی داگ در ساخت اولین قسمت Uncharted، این استودیو با Uncharted 2 توانست به یک تحول بزرگ دست یابد و استانداردهای جدیدی برای بازی‌های ویدیویی تعریف کند. Uncharted 2 نه تنها یک بازی اکشن و ماجراجویی بود، بلکه با صحنه‌های سینمایی و کارگردانی شده، داستانی جذاب و گیم‌پلی روان، به تجربه‌ای کاملاً سینمایی تبدیل شد که به راحتی می‌توانست در کنار فیلم‌های هالیوودی قرار بگیرد. این بازی با ترکیب فوق‌العاده‌ای از گرافیک، گیم‌پلی و داستان، نه تنها یکی از بهترین بازی‌های نسل پلی‌استیشن 3 شد، بلکه باعث شد تا بازیکنان و حتی غیرگیمرها به دنیای بازی‌های ویدیویی نگاه متفاوتی پیدا کنند و این صنعت را به عنوان رسانه‌ای جدی بپذیرند.

دیگر بازی‌های مهم ۲۰۰۹:

  • Demon’s Souls: شروع سری سولز که تبدیل به یکی از تاثیرگذارترین فرنچایزهای تاریخ بازی‌های ویدیویی شد، با Demon’s Souls آغاز شد. این بازی سخت و چالش‌برانگیز، حتی با بازسازی‌های جدید خود، هنوز هم جذابیت ویژه‌ای دارد.
  • Flower: این بازی تجربی و هنری، در کنار ارائه یک تجربه منحصر به فرد، نقش مهمی در معرفی جنبش بازی‌های مستقل و هنری ایفا کرد.
  • Yakuza 3: قسمت سوم از سری Yakuza که برای اولین بار از دوربین ایزومتریک به دوربین سوم شخص تغییر کرد و پایه و اساس بازی‌های یاکوزا امروزی را شکل داد.

: Uncharted 2   یک نقطه‌عطف در صنعت بازی‌های ویدیویی بود که با استفاده از فناوری روز و داستان‌گویی سینمایی، توانست دنیای بازی‌ها را به یک سطح جدید برساند. این بازی نه تنها جذابیت‌های یک بازی اکشن را در خود داشت، بلکه به‌عنوان یک تجربه سینمایی قابل بازی، توجه غیرگیمرها را نیز جلب کرد. به عقیده من، Uncharted 2 مثال بارزی از این است که چگونه بازی‌های ویدیویی می‌توانند فراتر از سرگرمی صرف پیش روند و به یک رسانه قدرتمند برای داستان‌گویی و تجربه‌های عمیق تبدیل شوند.

۲۰۱۰ – Heavy Rain؛ دنیای جدیدی از بازی‌های سینمایی داستان‌محور

۲۰۱۰ – Heavy Rain؛ دنیای جدیدی از بازی‌های سینمایی داستان‌محور

در سال ۲۰۱۰، سونی با سرمایه‌گذاری روی ایده‌های نوآورانه و تجربه‌های خاص، شاهد تولد یکی از متفاوت‌ترین بازی‌های تاریخ خود شد. Heavy Rain، ساخته‌ی دیوید کیج، بازی‌ای بود که خود را نه تنها به‌عنوان یک بازی ویدیویی، بلکه به‌عنوان یک «درام تعاملی» معرفی کرد. این بازی با داستانی پیچیده، تصمیمات اخلاقی دشوار و روایتی درگیرکننده، تجربه‌ای کاملاً متفاوت را برای بازیکنان ارائه داد. Heavy Rain نه تنها توانست مرزهای بازی‌های ویدیویی را گسترش دهد، بلکه به‌عنوان یک نمونه برجسته از بازی‌های سینمایی داستان‌محور، به یکی از دلایل اصلی خرید پلی‌استیشن 3 برای بسیاری از گیمرها تبدیل شد.

دیگر بازی‌های مهم ۲۰۱۰:

  • God of War III: قسمت سوم از سری گاد آو وار مبارزات حماسی و غول‌آخرها را در مقیاسی بزرگتر از قبل به نمایش گذاشت، اما در زمینه تنوع گیم‌پلی و داستان، نتواست به سطح قسمت دوم برسد.
  • Final Fantasy XIII: سیزدهمین نسخه از سری فاینال فانتزی یکی از بهترین بازی‌های تاریخ پلی‌استیشن 3 بود که با کیفیت بی‌نظیر خود، هنوز هم به‌عنوان یکی از بهترین‌های این سری شناخته می‌شود.
  • Metal Gear Solid Peace Walker: هیدئو کوجیما تصمیم گرفت یک نسخه کامل از متال گیر را برای کنسول دستی PSP بسازد و Peace Walker به یکی از بازی‌های موفق این کنسول تبدیل شد.

: Heavy Rain نه تنها به‌عنوان یک بازی، بلکه به‌عنوان یک تجربه‌ داستانی منحصر به فرد، تحولی در صنعت بازی‌های ویدیویی ایجاد کرد. توانایی ترکیب سینما و بازی به‌گونه‌ای که بازیکن به‌طور فعال در روایت داستان شرکت کند، چیزی بود که پیش از آن در هیچ بازی دیگری به این شدت تجربه نکرده بودیم. از نظر من، Heavy Rain اثبات کرد که بازی‌ها می‌توانند به‌طور جدی به دنیای هنر و داستان‌گویی وارد شوند و به همین دلیل هم هنوز جزو برترین‌های صنعت بازی‌های ویدیویی به شمار می‌آید.

۲۰۱۱ – Patapon 3؛ ریتمی که باتری پی‌اس‌پی را به پایان می‌رساند

۲۰۱۱ – Patapon 3؛ ریتمی که باتری پی‌اس‌پی را به پایان می‌رساند

در سال ۲۰۱۱، بازی‌های ریتمیک Patapon توانستند بازیکنان را درگیر تجربه‌ای کاملاً متفاوت از سایر بازی‌های مشابه کنند. قسمت سوم این سری، با گیم‌پلی اعتیادآور و طراحی مبتکرانه، یک پیشرفت عالی نسبت به نسخه‌های قبلی داشت. در Patapon 3 بازیکنان باید با استفاده از کلیدهای کنترل به نیروهای خود فرمان دهند و این دستورات با ضرب‌آهنگ‌های ریتمیک به اجرا در می‌آید. اضافه شدن شخصیت‌های جدید با ویژگی‌ها و قابلیت‌های منحصر به فرد، عمق بازی را بیشتر کرده و تجربه‌ای جذاب‌تر و چالش‌برانگیزتر ایجاد کرده بود. این ضرب‌آهنگ‌های خاص و سرگرم‌کننده هنوز در ذهن بسیاری از طرفداران این بازی باقی مانده است.

دیگر بازی‌های مهم سال ۲۰۱۱:

  • Uncharted 3: Drake’s Deception: قسمت سوم این سری نه نسبت به نسخه دوم بهتر بود و نه بدتر، بلکه ادامه‌ای کامل از جریان Uncharted 2 بود که همان روند محبوب را با داستانی جدید دنبال کرد.
  • Killzone 3: گرافیک Killzone 3 در پلی‌استیشن 3 یکی از بهترین‌ها بود و به‌ویژه نورپردازی و جزئیات محیط بازی آن‌قدر واقع‌گرایانه بود که به راحتی می‌توان آن را یکی از بهترین گرافیک‌های این کنسول دانست.

: Patapon 3 یک تجربه متفاوت و خاص بود که توانست موفقیت نسخه‌های قبلی خود را گسترش دهد و آن را به یکی از بهترین بازی‌های ریتمیک و سرگرم‌کننده تبدیل کند. از نظر من، این بازی نه تنها برای طرفداران سری Patapon جذاب بود، بلکه کسانی که به دنبال تجربه‌ای نوین و چالش‌برانگیز بودند، توانستند از آن لذت ببرند. این نوع بازی‌ها با ترکیب هنر موسیقی و گیم‌پلی هوشمندانه توانستند نسل جدیدی از بازی‌های مبتنی بر ریتم را در صنعت بازی معرفی کنند.

۲۰۱۲ – Journey؛ آغاز یک مسیر جدید برای بازی‌های مستقل

۲۰۱۲ – Journey؛ آغاز یک مسیر جدید برای بازی‌های مستقل

در سال ۲۰۱۲، سونی با همکاری بازی‌سازان مستقل خود، که پیشتر در پروژه‌های Flower و Flow نیز نقش داشتند، موفق شد بازی‌ای بسازد که نه تنها به عنوان یک تجربه گیمینگ، بلکه به عنوان یک اثر هنری شناخته شد. Journey به‌طور شگفت‌انگیزی توانست مرزهای بازی‌های مستقل را گسترش دهد و تبدیل به یک شاخصه مهم در صنعت بازی‌سازی هنری شد. این بازی که به دلیل گیم‌پلی ساده و در عین حال عمیق، طراحی بصری بی‌نظیر و موسیقی تأثیرگذار خود، توانست توجه و تحسین بی‌نظیری از سوی منتقدان و بازیکنان به‌دست آورد، نقش مهمی در شکل‌گیری صنعت بازی‌های مستقل داشت. اگر Journey وجود نداشت، شاید بسیاری از بازی‌های مستقل امروزی، که به عنوان آخرین پناهگاه خلاقیت در دنیای بازی‌های ویدیویی شناخته می‌شوند، هرگز شکل نمی‌گرفتند.

دیگر بازی‌های مهم سال ۲۰۱۲:

  • Persona 4 Golden: نسخه به‌روزرسانی شده‌ی Persona 4 برای کنسول دستی پلی‌استیشن ویتا، به‌عنوان یک تجربه‌ی بزرگتر و کامل‌تر، توانست بازی اصلی را به یک سطح جدید از لذت و زیبایی برساند.

: Journey یک بازی فوق‌العاده است که نه تنها یک تجربه بازی متفاوت و زیبا را به بازیکنان ارائه داد، بلکه به نوعی مسیر جدیدی را برای بازی‌های مستقل هموار کرد. با الهام از هنر و موسیقی، این بازی توانست مرزهای عادی بازی‌ها را بشکند و به اثری هنری تبدیل شود که برای بسیاری از علاقه‌مندان، مفهومی فراتر از یک بازی ویدیویی دارد. به نظر من، اهمیت Journey در این است که نه تنها توجه‌ها را به سمت بازی‌های مستقل معطوف کرد، بلکه ثابت کرد که بازی‌های ویدیویی می‌توانند به‌عنوان یک رسانه هنری جدید برای روایت داستان‌ها و ایجاد تجربه‌های احساسی جذاب، نقش بسزایی داشته باشند.

۲۰۱۳ – The Last of Us؛ پیوند سینما و بازی‌های ویدیویی، دنیای پلی‌استیشن را گسترش داد

۲۰۱۳ – The Last of Us؛ پیوند سینما و بازی‌های ویدیویی، دنیای پلی‌استیشن را گسترش داد

در سال ۲۰۱۳، استودیوی ناتی داگ با The Last of Us موفق شد یکی از تاثیرگذارترین و فراموش‌نشدنی‌ترین تجربه‌های بازی‌سازی تاریخ را خلق کند. این بازی نه تنها به عنوان یک بازی ویدیویی بلکه به‌عنوان یک فیلم سینمایی قابل بازی، مرزهای داستان‌گویی را در صنعت بازی‌ها به سطح جدیدی برد. هر لحظه از گیم‌پلی و سینماتیک‌های بازی به‌دقت طراحی شده تا داستانی عمیق، انسانی و احساسی روایت کند. The Last of Us با گرافیک خیره‌کننده، موسیقی بی‌نظیر و دنیای زیبا و غم‌انگیز خود، توانست توجه گسترده‌ای از مخاطبان مختلف را جلب کند و پلی‌استیشن را به عنوان یک پلتفرم جدی‌تر از قبل در ذهن‌ها ثبت کند.

دیگر بازی‌های مهم سال ۲۰۱۳:

  • Beyond Two Souls: این بازی شاید نتواست موفقیت Heavy Rain را تکرار کند، اما همچنان با حضور بازیگران معروف مانند ویلم دفو و الیوت پیج، به‌عنوان یک تجربه سینمایی قابل بازی مورد توجه قرار گرفت.
  • Grand Theft Auto V: به‌طور کلی، GTA V فارغ از مناسبت‌های خاص، همیشه یکی از بازی‌های بزرگ و مهم صنعت بازی‌ها بوده و هنوز هم به‌عنوان یکی از بهترین‌ها شناخته می‌شود.

: The Last of Us نه فقط یک بازی بود، بلکه تجربه‌ای سینمایی بود که در آن شما نه تنها بازی می‌کردید، بلکه به بخشی از یک داستان بزرگ و تاثیرگذار تبدیل می‌شدید. این بازی اثبات کرد که بازی‌های ویدیویی می‌توانند به همان اندازه سینما در انتقال احساسات و روایت داستان‌های پیچیده و انسانی موفق باشند. بازی‌های بعد از The Last of Us همگی به نحوی از این تغییرات تاثیر پذیرفته‌اند و امروز می‌بینیم که چطور صنعت بازی به سمت داستان‌گویی عمیق‌تر و تجربیات احساسی رفته است.

۲۰۱۴ –PT؛ دموئی مرموز که بر سر زبان‌ها افتاد و به سرعت محو شد

در پایان سال ۲۰۱۳، کنسول پلی‌استیشن ۴ به بازار آمد و تجربه‌های جدید و هیجان‌انگیزی را برای گیمرها فراهم کرد. یکی از اولین بازی‌هایی که توجهات زیادی را به خود جلب کرد، PT بود؛ یک دمو ترسناک که به شدت از نظر بصری واقع‌گرایانه و وحشت‌انگیز بود. این بازی با فضای تاریک و مرموز خود به بازیکنان اجازه می‌داد تا وارد یک حلقه ترسناک شوند و از هیچ چیزی برای ایجاد وحشت دریغ نمی‌کرد. نکته‌ی جالب این بود که PT هرگز به عنوان یک بازی کامل عرضه نشد و تنها به صورت دمو برای پلی‌استیشن ۴ منتشر شد، سپس به طور ناگهانی از فروشگاه پلی‌استیشن ناپدید شد. بازی PT به سرعت تبدیل به یک افسانه در دنیای بازی‌های ترسناک شد و همچنان به‌عنوان بهترین و تاثیرگذارترین بازی ترسناک تاریخ شناخته می‌شود. نسخه‌های باقی‌مانده از این بازی به ندرت پیدا می‌شوند و همین ویژگی باعث شد تا ارزش آن در میان گیمرها به طرز چشم‌گیری افزایش یابد.

دیگر بازی‌های مهم ۲۰۱۴:

  • Infamous Second Son: این بازی از گیم‌پلی جذاب و افکت‌های بصری چشم‌نواز بهره می‌برد و به‌عنوان یکی از بهترین بازی‌های ابتدای نسل جدید پلی‌استیشن 4 شناخته می‌شود.
  • Driveclub: درایوکلاب یکی از اولین بازی‌هایی بود که با گرافیک خارق‌العاده خود چشم‌ها را به خود خیره کرد و هنوز هم در میان بازی‌های گرافیکی زیبای نسل جدید جایگاه ویژه‌ای دارد.

: PT یک پدیده بود که تمام قوانین بازی‌های ترسناک را به چالش کشید. این بازی نه تنها با ایجاد یک جو مرموز و ترسناک بازیکنان را به خود جذب کرد، بلکه نحوه‌ی تاثیرگذاری بر روان و ترس در گیم‌پلی را به سطحی جدید رساند. از آن زمان تاکنون، تاثیر PT را در بسیاری از بازی‌های ترسناک جدید می‌بینیم. این بازی که به طور ناگهانی محو شد، تبدیل به یک نماد از دنیای بازی‌های ویدیویی و به ویژه ژانر ترسناک شده است.

۲۰۱۵ – Bloodborne؛ همکاری فرام‌سافتور و سونی برای خلق بهترین بازی از سری سولز

۲۰۱۵ – Bloodborne؛ همکاری فرام‌سافتور و سونی برای خلق بهترین بازی از سری سولز

بدون شک، Bloodborne یکی از برجسته‌ترین آثار در دنیای بازی‌های ویدیویی است و بسیاری از طرفداران این سری معتقدند که این بازی بهترین عنوان از مجموعه‌ی سولز است. Bloodborne نه تنها از نظر سیستم مبارزه که بیشتر به حمله متمایل است، بلکه از لحاظ داستانی و دنیای منحصر به فردش نیز یک سر و گردن بالاتر از دیگر بازی‌های این سری قرار دارد. محیط ویکتوریایی با طراحی‌های هنری گوتیک و فضای تاریک و مرموز بازی، از آن چیزی ساخته که نه تنها از سری سولز متمایز است، بلکه به یک اثر هنری ماندگار تبدیل شده. فرام‌سافتور با همکاری سونی، موفق به ساخت یک دنیای پیچیده و در عین حال جذاب شد که توانسته به بهترین نحو ممکن دنیای بازی‌های سولزبورن را به یک مرحله جدید برساند. امروز هنوز هم Bloodborne به‌عنوان بهترین تجربه در این سبک شناخته می‌شود.

دیگر بازی‌های مهم ۲۰۱۵:

  • Until Dawn: این بازی ترسناک، اگرچه از لحاظ روایتی شبیه به بازی‌هایی چون Heavy Rain است، اما به لطف تولید سونی، توانست در قالبی تازه، تجربه‌ای جذاب و باکیفیت را ارائه دهد.

: Bloodborne واقعاً تحولی در دنیای بازی‌های اکشن و ترسناک ایجاد کرده است. این بازی نه تنها از لحاظ گیم‌پلی و داستان یک شاهکار محسوب می‌شود، بلکه به‌خوبی توانسته فضای گوتیک و وحشت‌زای خود را با جو بازی‌های سولز تطبیق دهد و آن را به سطحی جدید ارتقاء دهد. همکاری فرام‌سافتور و سونی در خلق این اثر نشان می‌دهد که با توجه به خواسته‌های طرفداران و ارائه یک تجربه خاص، بازی‌های ویدیویی می‌توانند وارد دنیای جدیدی از خلاقیت و چالش شوند.

۲۰۱۶ – Uncharted 4؛ ناتی داگ با سینما و گیم‌پلی بی‌نظیر خود را ثابت کرد

۲۰۱۶ – Uncharted 4؛ ناتی داگ با سینما و گیم‌پلی بی‌نظیر خود را ثابت کرد

در حالی که سه‌گانه‌ی آنچارتد و لست آو آس روی پلی‌استیشن 3 از لحاظ سینمایی به‌عنوان آثار برجسته شناخته می‌شدند، اما در بخش طراحی گیم‌پلی و مراحل هنوز جای پیشرفت داشتند. ناتی داگ در آنچارتد 4 تمام تلاش خود را کرد تا این خلأ را پر کند و یک تجربه‌ای جدید با مراحلی بزرگ‌تر، آزادی عمل بیشتر در مبارزات و انتخاب‌های متعدد برای پیشرفت به بازی‌کنندگان ارائه دهد. نتیجه، شاهکاری شد که نه‌تنها از نظر نویسندگی و کارگردانی، بهترین اثر ناتی داگ تا آن زمان بود، بلکه از نظر گیم‌پلی نیز تجربه‌ای منحصر به فرد ارائه می‌داد. آنچارتد 4 علاوه بر این که از نظر بصری یکی از بهترین بازی‌های تاریخ پلی‌استیشن به حساب می‌آید، کارگردانی هنری بازی باعث شده که هیچ‌وقت از مد نیفتد و همچنان جذاب به نظر برسد.

دیگر بازی‌های مهم سال ۲۰۱۶:

  • The Last Guardian: داستان پیچیده ساخت این بازی که از پلی‌استیشن 3 به پلی‌استیشن 4 منتقل شد، بالاخره به نتیجه رسید و بازی عرضه شد.
  • Persona 5: قسمت پنجم این سری، به‌عنوان بهترین نسخه، تا سال‌ها تنها روی پلی‌استیشن قابل بازی بود.
  • Yakuza 6: پایان داستان کیریو کازوما در این قسمت با کیفیتی به‌قدری بالا که گاهی شبیه به فیلم‌های سینمایی به نظر می‌رسید، عرضه شد، اگرچه تا مدت‌ها خارج از ژاپن منتشر نشد.

: Uncharted 4 نه‌تنها اثری سینمایی و پرجزئیات است، بلکه از نظر طراحی گیم‌پلی هم به سطح جدیدی رسید که می‌تواند به‌عنوان یک استاندارد در صنعت بازی‌های ویدیویی شناخته شود. ناتی داگ نشان داد که توانایی خلق داستان‌های جذاب و در عین حال طراحی مراحل پویایی را که بازی‌کنندگان در آن احساس آزادی عمل کنند، در اختیار دارد. این ترکیب بین سینما و گیم‌پلی، چیزی بود که آنچارتد 4 را از دیگر بازی‌ها متمایز کرد و به اثری فراموش‌نشدنی تبدیل ساخت.

۲۰۱۷ – Horizon Zero Dawn؛ استارت یک مجموعه مهم برای سونی

۲۰۱۷ – Horizon Zero Dawn؛ استارت یک مجموعه مهم برای سونی

استودیوی گوریلا گیمز که در طول دو دهه‌ی گذشته عمدتاً به ساخت بازی‌های اکشن اول شخص برای سونی مشغول بود، در Horizon Zero Dawn توانست توانایی‌های فنی خود را در کنار کارگردانی هنری بی‌نقص و یک داستان جذاب به نمایش بگذارد. نتیجه‌ی این تلاش، یک بازی خارق‌العاده شد که نه‌تنها به‌عنوان یکی از بهترین ساخته‌های پلی‌استیشن 4 شناخته می‌شود، بلکه همچنان از نظر گرافیکی، یک سر و گردن بالاتر از بسیاری از بازی‌های امروزی است. دنیای هورایزن آنقدر غنی و پرجزئیات طراحی شده که هیچ‌کس پیش‌بینی نمی‌کرد که در آن تا این حد می‌توان داستان‌های متنوع و جذابی تعریف کرد.

دیگر بازی‌های مهم سال ۲۰۱۷:

  • Gravity Rush 2: قسمت اول بازی گراویتی رش تجربه‌ای جذاب و نوآورانه بود که نتواست در کنسول ویتا به موفقیت دست یابد، اما قسمت دوم روی پلی‌استیشن 4 به طرز شگفت‌انگیزی طراحی شده بود، هرچند نتوانست مخاطب خود را پیدا کند.
  • Nioh: ساخته‌ی جدید استودیو نینجا گایدن، یک بازی در سبک سوم شخص دیابلو-طور در دنیای سامورایی‌ها بود که تجربه‌ای کاملاً منحصر به فرد ارائه می‌داد.
  • Knack II: دنباله‌ای که پلی‌استیشن به خواسته‌های طرفداران پاسخ داد و با ساخت ناک ۲، به بهبود تجربه‌ی بازی‌های قبلی این مجموعه پرداخته بود.

: Horizon Zero Dawn به عنوان یکی از بهترین بازی‌های نسل هشتم، نه تنها گرافیکی بی‌نظیر دارد بلکه داستان و دنیای آن به‌طور شگفت‌انگیزی پرجزئیات و جذاب است. این بازی نشان داد که گوریلا گیمز توانایی ساخت یک جهان باز و جذاب با لایه‌های داستانی عمیق را دارد. به طور کلی، Horizon Zero Dawn را می‌توان به عنوان نقطه‌ی عطفی در تاریخ سونی و یکی از مجموعه‌های اصلی این شرکت معرفی کرد که در آینده‌ای نزدیک همچنان موفق خواهد بود.

۲۰۱۸ –  بازسازی شگفت‌انگیز God of War؛ ورود به دنیای نورس با تغییرات بزرگ

۲۰۱۸ –  بازسازی شگفت‌انگیز God of War؛ ورود به دنیای نورس با تغییرات بزرگ

با معرفی God of War 2018، سونی همه را شوکه کرد. دوربین سوم‌شخص آزاد، پیر شدن کریتوس، و داستانی که در دنیای اساطیر نورس قرار داشت، تحولی عظیم در این مجموعه به‌وجود آورد. این بازی به‌طور شگفت‌انگیزی بازنگری شده بود و یکی از بهترین تجربه‌های گیم‌پلی تاریخ پلی‌استیشن را ارائه داد. جالب است که همان خالق ذهن خلاق پشت God of War 2 پلی‌استیشن 2، این بار نیز نقش نویسندگی و کارگردانی را بر عهده داشت. با این تغییرات گسترده، سونی ثابت کرد که برای بازسازی مجموعه‌های قدیمی خود همچنان حاضر است ریسک کند و همه چیز را از ابتدا بسازد.

دیگر بازی‌های مهم سال ۲۰۱۸:

  • Marvel’s Spider-Man: این بازی از نظر تأثیرگذاری و فروش شاید از God of War موفق‌تر بود، اما از نظر نوآوری در داستان و گیم‌پلی به پای آن نرسید.
  • Detroit Become Human: آخرین همکاری دیوید کیج با سونی یکی از بازی‌های باکیفیت پلی‌استیشن 4 بود.
  • Astro Bot Rescue Mission: بازی واقعیت مجازی که نمایانگر چهره‌ی جدید پلی‌استیشن در دنیای بازی‌های ویدیویی شد.

: God of War 2018 نه تنها یکی از بهترین بازی‌های تاریخ پلی‌استیشن است بلکه به نوعی موفقیتی بزرگ برای سونی به شمار می‌رود. این بازی با تغییرات گسترده در روند گیم‌پلی و داستان، مجموعه‌ای کهنه را به یک تجربه‌ای نو و جذاب تبدیل کرد. در این میان، بازنگری در شخصیت کریتوس و انتقال داستان به دنیای اساطیر نورس، انتخابی جسورانه و در عین حال موفق بود که توانست بسیاری از طرفداران قدیمی را راضی نگه دارد و در عین حال به نسل جدیدی از بازیکنان جذابیت داشته باشد.

۲۰۱۹ –  بازگشت هیدئو کوجیما به آغوش سونی با Death Stranding

۲۰۱۹ –  بازگشت هیدئو کوجیما به آغوش سونی با Death Stranding

جدایی هیدئو کوجیما از کونامی و اخراجش پس از سی سال فعالیت، هنوز هم برای بسیاری از طرفداران ناراحت‌کننده است. اما خوشبختانه، سال ۲۰۱۹ شاهد بازگشت او به دنیای بازی‌سازی بود. سونی با همکاری با کوجیما برای ساخت بازی Death Stranding، به عنوان یک سرمایه‌گذاری جسورانه به این کارگردان نابغه اعتماد کرد. حتی بدون استودیوی مستقل، سونی تمامی امکانات فنی لازم را در اختیار تیم کوجیما قرار داد تا دنیای تازه‌ای خلق شود. Death Stranding به عنوان یک تجربه نوآورانه و متفاوت، با بالاترین سطح کیفیت به دست هواداران رسید و نشان داد که سونی همچنان به استعدادهای برجسته‌ای چون کوجیما ایمان دارد.

دیگر بازی‌های مهم سال ۲۰۱۹:

  • Concrete Genie: شاید آخرین بازی هنری و مستقل که سونی تهیه‌کننده آن بود، Concrete Genie باشد؛ بازی‌ای که تمرکز آن بر لذت نقاشی و خلق آثار هنری بود.

: Death Stranding نه تنها بازگشت هیدئو کوجیما به دنیای بازی‌های ویدیویی بود، بلکه نشان داد که سونی چطور می‌تواند ریسک کرده و از استعدادهای ناب حمایت کند. این بازی که به شدت از سبک خاص کوجیما بهره می‌برد، تجربه‌ای منحصر به فرد است که نه تنها گیم‌پلی متفاوتی دارد، بلکه داستان و محیطی که در آن قرار داریم، به طرز شگفت‌انگیزی جذاب است. از طرفی، همکاری سونی با این کارگردان بزرگ، یک نمونه دیگر از حمایت بی‌دریغ آن‌ها از پروژه‌های جسورانه و خلاقانه است.

۲۰۲۰– The Last of Us Part II؛ آزادی عمل سونی در دنیای مدرن بازی‌سازی

۲۰۲۰– The Last of Us Part II؛ آزادی عمل سونی در دنیای مدرن بازی‌سازی

The Last of Us Part II یکی از مهم‌ترین و چالش‌برانگیزترین دنباله‌های تاریخ بازی‌های ویدیویی بود که نشان داد سونی حتی در دوران مدرن نیز به استودیوهای خود اعتماد کامل دارد و به آن‌ها آزادی عمل بالایی می‌دهد. این بازی با تأسیس یک ایده هنری خاص، از یک سو، از نظر گیم‌پلی و ساختار، مشابه Uncharted 4 بود و از سوی دیگر، با ریسک‌هایی در داستان‌گویی و طراحی مراحل، قدمی جسورانه برداشت. سونی به نویسنده و کارگردان این بازی، نیل دراکمن، این فرصت را داد که ایده‌های خود را به صورت کامل پیاده‌سازی کند، که این تصمیم نهایتاً به یکی از پرفروش‌ترین و تحسین‌شده‌ترین بازی‌های تاریخ پلی‌استیشن منجر شد.

دیگر بازی‌های مهم سال ۲۰۲۰:

  • Ghost of Tsushima: این بازی با کارگردانی هنری برجسته و زیبایی بصری فوق‌العاده، توانست یک بازی ساده را به یک اثر شگفت‌انگیز تبدیل کند.
  • Final Fantasy VII Remake: بازسازی فاینال فانتزی 7 نه تنها یک بازسازی معمولی بود، بلکه یک اقتباس بزرگ و دقیق از نسخه اصلی بود که احترام زیادی به آن می‌گذاشت.

: The Last of Us Part II نشان داد که سونی هنوز هم بر ارزش‌های هنری و خلاقیت تأکید دارد و برای آن‌ها حاضر است ریسک‌های زیادی کند. این دنباله‌ی بازی نه تنها از نظر داستانی و گیم‌پلی، بلکه از جنبه‌های بصری و صوتی هم یک گام بزرگ به جلو بود. سونی با این حرکت به وضوح نشان داد که در دنیای مدرن بازی‌سازی، به استودیوهای خود اجازه می‌دهد تا به طور کامل ایده‌های خود را پیاده‌سازی کنند، که نتیجه‌اش یک بازی عمیق، پیچیده و بی‌نظیر بود.

۲۰۲۱–  Ratchet and Clank Rift Apart؛ آغاز نسل جدید با قابلیت‌های فنی حیرت‌انگیز

۲۰۲۱–  Ratchet and Clank Rift Apart؛ آغاز نسل جدید با قابلیت‌های فنی حیرت‌انگیز

Ratchet and Clank: Rift Apart به عنوان یکی از اولین بازی‌های مهم پلی‌استیشن 5، توانست وعده‌های سونی در مورد قدرت سخت‌افزاری نسل جدید را به‌خوبی به نمایش بگذارد. این بازی نه تنها از نظر طراحی و گیم‌پلی جذاب و سرگرم‌کننده بود، بلکه ویژگی‌های فنی بی‌نظیری را به نمایش گذاشت. قابلیت تغییر محیط‌های بازی در لحظه، بازتاب نور و صدا به شکلی واقع‌گرایانه، و سرعت بارگذاری بی‌نظیر، همگی نشان‌دهنده‌ی استفاده‌ی بهینه از سخت‌افزار پلی‌استیشن 5 بودند. Rift Apart در کنار بهره‌برداری از قابلیت‌های جدید، توانست تجربه‌ای پویا و سرگرم‌کننده ارائه دهد که نسل جدید بازی‌ها را به‌طور کامل تعریف کرد.

دیگر بازی‌های مهم سال ۲۰۲۱:

  • Returnal: این بازی نه تنها در جذب بازیکن با گیم‌پلی جذاب خود موفق بود، بلکه یکی از بهترین نمونه‌ها در استفاده از ویژگی‌های جدید دسته‌ی پلی‌استیشن 5 بود.

: Ratchet and Clank: Rift Apart یکی از بازی‌هایی است که توانست پتانسیل واقعی نسل جدید را به نمایش بگذارد. این بازی نه تنها در سطح گیم‌پلی، بلکه در استفاده از فناوری‌های جدید، از جمله بارگذاری سریع و تغییرات لحظه‌ای محیط، تجربه‌ای منحصربه‌فرد و جذاب را برای بازیکنان فراهم آورد. به نظر می‌رسد که این بازی تنها آغاز یک دوران جدید در صنعت بازی‌سازی بود که در آن شاهد تحولاتی چشمگیر خواهیم بود.

۲۰۲۲ – Gran Turismo 7؛ بازگشت شکوهمند به دنیای ریسینگ

۲۰۲۲ – Gran Turismo 7؛ بازگشت شکوهمند به دنیای ریسینگ

پس از چندین سال وقفه و با عرضه‌ی Gran Turismo 7، سری بازی‌های Gran Turismo که در نسل‌های اولیه پلی‌استیشن محبوبیت بسیاری پیدا کرده بود، بالاخره به شکوه و عظمت خود بازگشت. این نسخه توانست با ترکیب کیفیت بالا، حجم گسترده محتوا و تجربه‌ای بی‌نظیر، جایگاه این سری را در دنیای بازی‌های ریسینگ به طور جدی احیا کند. از صدها خودرو با جزئیات دقیق گرفته تا بازگشت به حالت‌های قدیمی مانند گواهینامه‌ها و کمپین‌های متنوع، همه چیز در Gran Turismo 7 به بهترین شکل ممکن گنجانده شده است. البته، ویژگی‌هایی همچون حالت‌های آنلاین جدید و نیاز به اتصال اینترنت، یکی از نکات منفی این نسخه محسوب می‌شود.

دیگر بازی‌های مهم سال ۲۰۲۲:

  • Forbidden West: Horizon Forbidden West هنوز هم یکی از باکیفیت‌ترین بازی‌های پلی‌استیشن 5 به شمار می‌آید و به نظر می‌رسد جهش گرافیکی بزرگ بعدی این کنسول در دنباله‌ی این بازی رخ دهد.
  • God of War Ragnarok: دنباله‌ی موفق God of War 2018، داستان را ادامه داد و همه‌ی انتظاراتی که در قسمت قبلی باقی مانده بود را در خود جای داد.

: Gran Turismo 7 نه تنها به‌عنوان یک بازی ریسینگ، بلکه به‌عنوان یک تجربه‌ای غنی و کاملاً متنوع، توانست فضای بازی‌های رانندگی را دوباره تکان دهد. از جزئیات دقیق خودروها گرفته تا امکان تجربه‌ی چالش‌های آنلاین، همه چیز در این بازی به بهترین شکل ممکن طراحی شده است. شاید نیاز به اینترنت برای برخی از بخش‌ها کمی آزاردهنده باشد، اما این نکته نتوانست از ارزش این بازی کم کند. Gran Turismo 7 نشان داد که این سری بازی هنوز هم می‌تواند برای طرفداران خود یک تجربه شگفت‌انگیز و منحصر به فرد را رقم بزند.

۲۰۲۳ – Marvel’s Spider-Man 2؛ تجربه‌ای تازه برای نسل جدید

۲۰۲۳ – Marvel’s Spider-Man 2؛ تجربه‌ای تازه برای نسل جدید

اگر قصد دارید قدرت سخت‌افزاری پلی‌استیشن 5 را به بهترین شکل ممکن به نمایش بگذارید، کافیست Marvel’s Spider-Man 2 را بازی کنید و با استفاده از ویژگی “فست تراول” (سفر سریع)، سفر خود را از یک نقطه به نقطه‌ای دیگر از نقشه ببرید. این تجربه سریع، همراه با جزئیات شگفت‌انگیز و شهری زنده، نمونه‌ای عالی از توانمندی‌های فنی کنسول جدید است. Spider-Man و Spider-Man 2 نه تنها از موفق‌ترین پروژه‌های سونی در سال‌های اخیر بوده‌اند، بلکه گیم‌پلی جذاب و پرشتاب آن‌ها نیز به محبوبیت این بازی‌ها افزوده است. این نسخه جدید توانست ایده‌های نوین و جذابی را معرفی کند که تجربه‌ی بازی را به سطح بالاتری برد.

دیگر بازی‌های مهم سال ۲۰۲۳:

  • Final Fantasy XVI: این بازی، به‌عنوان یک انحصاری پلی‌استیشن 5، به طور چشم‌نوازی شبیه یک انیمیشن سینمایی از پیش رندر شده اجرا می‌شود.
  • Baldur’s Gate 3: نسخه کنسولی این بازی، بزرگ‌ترین نقش‌آفرینی سال، تنها روی پلی‌استیشن 5 قابل اجرا بود که باعث جلب توجه و انتقادهای زیادی شد.

: Marvel’s Spider-Man 2 نه تنها از جنبه فنی یک شاهکار است، بلکه موفقیت‌های خود را مدیون گیم‌پلی جذاب و نوآورانه‌ای است که آن را از دیگر بازی‌های مشابه متمایز می‌کند. این بازی با گرافیک بی‌نظیر و دنیای وسیع خود، به خوبی نشان می‌دهد که نسل جدید کنسول‌ها چه قابلیت‌هایی دارند. ترکیب این ویژگی‌ها با داستان قوی و شخصیت‌پردازی عالی باعث می‌شود که Spider-Man 2 نه تنها یک بازی سرگرم‌کننده، بلکه یک تجربه‌ی فراموش‌نشدنی باشد.

۲۰۲۴ – Astro Bot؛ ادای احترام پلی‌استیشن به تاریخ سی ساله‌اش

پلی‌استیشن 5 با Astro’s Playroom عرضه شد؛ بازی‌ای که نه تنها به‌عنوان یک تجربه سرگرم‌کننده، بلکه به‌عنوان یک سفر در زمان به تاریخچه‌ی کنسول‌های پلی‌استیشن عمل می‌کند. این بازی قدم به قدم از نسل اول پلی‌استیشن تا امروز پیش می‌رود و با استفاده از قابلیت‌های جدید کنسول، به بازیکن این امکان را می‌دهد تا حس کند هر نسل کنسولی را از نزدیک لمس کرده است. Astro Bot نه تنها در این زمینه موفق عمل کرده، بلکه با گیم‌پلی جذاب و طراحی دقیق خود، در عین اینکه به تاریخچه‌ی پلی‌استیشن ادای احترام می‌کند، یک بازی کاملاً سرگرم‌کننده و نوآورانه نیز هست. به همین دلیل، می‌توان این بازی را یکی از مهم‌ترین ساخته‌های پلی‌استیشن در سالگرد سی سالگی‌اش دانست.

دیگر بازی‌های مهم سال ۲۰۲۴:

Final Fantasy VII Rebirth
  • Final Fantasy VII Rebirth: دنباله‌ی بازسازی Final Fantasy VII با بهره‌گیری از قدرت پلی‌استیشن 5، نه تنها کیفیت بی‌نظیری را ارائه می‌دهد بلکه جهان باز و نقشه‌ی بزرگ آن، این بازی را به سطحی جدید می‌رساند.
Helldivers II
  • Helldivers II:  بازی‌ای که به‌عنوان یک تجربه آنلاین موفق ظاهر شد، ولی به‌دلیل مشکلات مدیریتی، نتوانست پتانسیل خود را در درازمدت حفظ کند.

: Astro Bot  نه تنها به‌عنوان یک بازی، بلکه به‌عنوان یک ابزار خاطره‌انگیز برای بازیکنان پلی‌استیشن عمل می‌کند. این بازی به‌طور شگفت‌انگیزی موفق شده است که به تاریخچه‌ی پلی‌استیشن احترام بگذارد و در عین حال تجربه‌ای سرگرم‌کننده و پر از نوآوری ارائه دهد. پلی‌استیشن با این اثر توانست یک قدم بزرگ در معرفی امکانات جدید کنسول‌های خود بردارد و به نوعی، پیوند عمیقی میان تاریخچه‌اش و نسل جدید ایجاد کند.

ثبت دیدگاه شما
دیدگاهی یافت نشد