با اضافه‌شدن بازی‌های Game Boy ، Game Boy Color و Game Boy Advance به سرویس آنلاین نینتندو، اکنون دسترسی به بیشتر عناوین کلاسیک مجموعه‌ی زلدا ساده‌تر از همیشه شده است. بازی‌کردن پشت سرهم این آثار و تماشای روند تکامل این سری در قالب تجربه‌هایی کوتاه اما تأثیرگذار، حس خاصی دارد. با این حال، گاهی تجربه بازی‌هایی که تحت تأثیر زلدا ساخته شده‌اند، می‌تواند به همان اندازه سرگرم کننده باشد. دیدن اینکه توسعه دهندگان دیگر چگونه المان های کلیدی سبک اکشن-ماجراجویی زلدا را در آثار خود بازآفرینی کرده‌اند، تجربه‌ای جذاب و ارزشمند است. بنابراین، اگر شما هم از طرفداران پر و پا قرص زلدا هستید و به دنبال آثاری مشابه می گردید، در این مقاله ۱۴ بازی منتخب را معرفی می‌کنیم که روح زلدا را به شیوه‌ای تازه در خود دارند.
این متن به‌خوبی علاقه مندان به زلدا را هدف قرار می‌دهد، اما با بازنویسی ادبی‌تر و ساختاری منسجم‌تر، انسجام بیشتری یافته و تأکید بهتری بر اهمیت تجربه‌ی بازی‌های مشابه دارد. با ایجاد فضایی الهام‌بخش و هیجان‌انگیز، مخاطب به‌خوبی برای تجربه‌ی عناوین معرفی‌شده ترغیب می‌شود. اگر هدف جذب خواننده‌ای باشد که به دنیای بازی‌های سبک زلدا علاقه دارد، این بازنویسی موفق‌تر عمل می‌کند.
Eastward؛ ترکیب خلاقانه‌ای از زلدا و دنیایی تازه
تأثیر شگفت‌انگیز زلدا در Eastward از همان لحظه‌ی ورود به بازی احساس می‌شود. این اثر نقش آفرینی از استودیوی چینی Pixpil در سال ۲۰۲۱ منتشر شده و با الهام گرفتن از سبک و حال وهوای کلاسیک زلدا، دنیایی تازه و پسا‌آخرالزمانی را پیش روی بازیکن می‌گذارد. شما در نقش جان، مردی کم‌حرف اما قدرتمند، همراه با سم، دختری با قدرت‌های جادویی، به سفری مرموز به سمت شرق می‌روید. پازل‌ها به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که نیاز به استفاده‌ی همزمان از توانایی‌های این دو شخصیت دارند؛ جان با ماهیتابه‌اش ضربه می‌زند و سم با جادو دشمنان را سردرگم می‌کند. گرافیک پیکسلی، موسیقی دلنشین و طراحی هنری جذاب، این بازی را به گزینه‌ای مناسب برای طرفداران زلدا و سبک اکشن-نقش‌آفرینی تبدیل کرده است.
Eastward به‌خوبی نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از میراث زلدا الهام گرفت و در عین حال هویتی مستقل خلق کرد. این بازی با ترکیب جذاب داستان، گیم پلی دوشخصیتی و فضای هنری پیکسلی، تجربه‌ای منحصر‌به فرد ارائه می‌دهد که هم برای قدیمی‌های سبک زلدا لذت‌بخش است و هم برای بازیکنان جدید، دروازه‌ای دل‌چسب به دنیای بازی‌های ماجراجویی محسوب می‌شود.
Death’s Door؛ ملاقات افسانه زلدا با دنیای تاریک دارک سولز
اگر Eastward را بتوان آمیزه‌ای از Earthbound و زلدا دانست، Death’s Door بدون شک ترکیبی از زلدا و دارک سولز است. این بازی با زاویه‌ی دید از بالا به پایین، یادآور نسخه‌های کلاسیک زلداست؛ جایی که بازیکن با کاوش در سیاه‌چال‌ها، حل معماها و جمع‌آوری ابزارهای متنوع، به مرور قدرت خود را افزایش می‌دهد. اما چیزی که این عنوان را متمایز می‌کند، فضای تاریک و درگیرکننده‌اش و نبردهای باس دشوار آن است که یادآور آثار فرام‌سافتور است. در نقش یک کلاغ سیاه به نام Crow ، که وظیفه درو کردن ارواح را دارد، پا به دنیایی می گذارید که مرز بین مرگ و زندگی در آن از بین رفته است. Death’s Door با گیم‌پلی چالش‌برانگیز، طراحی هنری چشم نواز و داستانی پرمفهوم، یکی از بهترین نمونه‌های بازی‌های «زلدا-مانند» مدرن است.
Death’s Door نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با ترکیب حال‌وهوای کلاسیک زلدا و فضای تیره‌ی دارک سولز، تجربه‌ای منحصربهفرد و به‌یادماندنی خلق کرد. بازی با وجود دشواری ذاتی‌اش، هرگز ناعادلانه یا خسته‌کننده نمی‌شود و با ریتم تدریجی افزایش سختی، بازیکن را همواره درگیر و مشتاق نگه می‌دارد. برای کسانی که به دنبال تجربه‌ای عمیق‌تر و چالش‌برانگیزتر از فرمول زلدا هستند، این بازی انتخابی کاملاً هوشمندانه است.
Okami HD؛ اسطوره‌ای شرقی با روح زلدا
Okami HD یکی از آن بازی‌هایی‌ست که شباهت‌هایش با زلدا تنها به ظاهر ختم نمی‌شود. این اثر افسانه‌ای، که بسیاری آن را معادل شرقی Twilight Princess می‌دانند، با ترکیب سبک اکشن-ماجراجویی، حل معما، و طراحی هنری منحصربهفرد، تجربه‌ای نزدیک به زلدا اما با هویت خاص خود ارائه می‌دهد. شما در نقش آماتراسو، الهه‌ی خورشید با هیبت یک گرگ سفید، در دنیایی افسانه‌ای و پرجزئیات سفر می‌کنید و با استفاده از «قلم‌موی الهی» قدرت تغییر محیط اطراف را به دست می‌آورید؛ ابزاری که هم در نبردها و هم در حل پازل‌ها نقش کلیدی دارد. سیاه‌چال‌های بازی با مضامین عنصری طراحی شده‌اند و هر ابزار تازه، دروازه‌ای به دنیایی بزرگ‌تر از توانایی‌ها را برای شما می‌گشاید. گرچه معماها در مقایسه با Breath of the Wild مسیر خطی‌تری دارند، اما همچنان رضایت بخش و خلاقانه‌اند.
Okami HD فراتر از یک تقلید ساده از زلداست؛ این بازی با حال‌وهوای اساطیری ژاپنی، جلوه‌های بصری چشم‌نواز و مکانیک منحصربهفرد قلم‌موی الهی، تجربه‌ای خاص و هنرمندانه رقم می‌زند. لذت حل معماها، کشف قدرت‌های تازه و تعامل با جهانی سرشار از رنگ، حس پیشروی در یک قصه‌ی کهن را زنده می‌کند. برای عاشقان زلدا و کسانی که به دنبال تجربه‌ای متفاوت اما آشنا هستند، Okami HD انتخابی درخشان است.
Nobody Saves the World؛ زلدایی دیوانه‌وار با آزادی بی‌حد و مرز
Nobody Saves the World ساخته‌ی خلاقانه‌ی استودیوی Drinkbox، تفسیری نو و مدرن از فرمول زلداست که با رویکردی شوخ طبعانه و ساختاری انعطاف پذیر، خود را از سایر آثار الهام گرفته متمایز می‌کند. این بازی در دنیایی پریانی و عجیب وغریب جریان دارد؛ جایی که سیاه‌چال هایش به‌صورت تصادفی ساخته می‌شوند و مأموریت‌های جانبی اغلب با طنز همراه‌اند. ویژگی برجسته‌ی بازی، سیستم پیشرفت «وصله‌پینه‌ای» آن است؛ جایی که می‌توانید فرم‌های مختلفی مثل جادوگر، شوالیه، موش یا حتی تخم‌مرغ را آزاد کرده و آزادانه بین آن‌ها جابه‌جا شوید، تا سبک بازی خودتان را خلق کنید. این انعطاف ساختاری، به شما امکان می‌دهد با آزادی کامل مسیر دلخواه‌تان را پیش بگیرید و در عین حال، محتوای گسترده‌ی بازی را تجربه کنید.
Nobody Saves the World موفق شده با حفظ ریشه‌های اکشن-ماجراجویی زلدایی، قالبی کاملاً جدید و پرانرژی خلق کند. دنیای رنگارنگ، شوخ طبعی هوشمندانه و آزادی عمل بالا، تجربه‌ای تازه و مفرح برای مخاطبانی رقم می‌زند که هم دلشان برای زلدا تنگ شده و هم دنبال چیزی متفاوت‌تر هستند. بازی نه‌تنها سرگرم کننده است، بلکه با تنوع فرمی و آزادی در گیم پلی، بازیکن را دائماً غافلگیر و مشتاق نگه می‌دارد.
Tunic؛ یک نامه عاشقانه به زلدا با چاشنی رمز و راز
Tunic داستان یک روباه کوچک شمشیر به‌دست را روایت می‌کند که از همان نگاه اول یادآور لینک، قهرمان افسانه زلدا، است؛ حتی لباس سبز او ادای دینی آشکار به این فرنچایز محبوب محسوب می‌شود. این بازی، مملو از پازل‌های درگیرکننده، رمز و رازهای فراوان و ساختاری مرموز است که با بهره‌گیری از حس نوستالژی، تجربه‌ای منحصربهفرد خلق می‌کند. عنصر کلیدی در Tunic، یک کتاب راهنماست که شبیه دفترچه‌های بازی‌های قدیمی طراحی شده؛ اما در آغاز ناقص و پر از جای خالی‌ست. بازیکن باید در دل دنیای پیچیده‌ی بازی ماجراجویی کند، صفحات گمشده را بیابد، و قطعه‌قطعه معنای آن را کشف کند. بازی شما را به کشف دعوت می‌کند، بدون آن‌که همه چیز را مستقیماً توضیح دهد، و همین ناشناختگی است که جذابیت Tunic را دوچندان می‌کند.
Tunic با ظاهری ساده و دوست‌داشتنی، یکی از عمیق‌ترین و رازآلودترین تجربه‌هایی است که یک بازی زلدا-مانند می‌تواند ارائه دهد. سبک روایت غیرمستقیم، اکتشاف مبتنی بر کنجکاوی و طراحی هوشمندانه‌ی معماها، از Tunic چیزی فراتر از یک ادای احترام صرف ساخته‌اند. این بازی ثابت می‌کند که حتی در دنیایی با الهام از گذشته، هنوز هم می‌توان شگفتی و تازگی خلق کرد.
Unsighted؛ زلدا در جهانی تاریک و ماشینی
Unsighted با الهام‌گیری از ساختار کلاسیک زلدا، تجربه‌ای نوآورانه و منحصربهفرد ارائه می‌دهد که در بستری تاریک و سایبرپانکی جریان دارد. شما در نقش یک اندروید به نام Alma بازی می‌کنید که برای بقا به ماده‌ای نایاب به نام Anima وابسته است؛ ماده‌ای که رفته‌رفته کمیاب‌تر می‌شود و اگر تمام شود، Alma و دیگر شخصیت‌ها به موجوداتی بی‌هوش و مهاجم تبدیل می‌شوند. این عنصر زمانی محدود، تنش و اضطراب خاصی به بازی اضافه می‌کند و تصمیم‌گیری‌ها را معنادارتر می‌سازد Unsighted . از طراحی مرحله‌ای پیچیده با نقشه‌ای چندلایه بهره می‌برد که برای عبور از آن‌ها باید از خلاقیت و حل مسئله بهره گرفت. توانایی‌های Alma نیز با هر منطقه‌ی تازه گسترش می‌یابد، و همین پویایی، حس پیشرفت را دائماً زنده نگه می‌دارد.
Unsighted به زیبایی توانسته مکانیک‌های آشنای زلدا را در قالبی مدرن، چالش‌برانگیز و احساسی بازآفرینی کند. عنصر زمان که در پس‌زمینه دائماً در حال فشار است، عمق استراتژیکی جالبی به بازی بخشیده و بازیکن را وادار می‌کند تا مدام بین نجات دیگران و بقا خودش انتخاب کند. این بازی نه‌تنها از نظر طراحی مراحل هوشمندانه است، بلکه از نظر احساسی نیز تأثیرگذار و متفاوت عمل می‌کند.
Fez؛ چرخشی ساده با عمقی شگفت‌انگیز
Fez یکی از آن بازی هایی است که با یک ایده ساده، دنیایی عمیق و پررمز و راز خلق می‌کند. این بازی که در سال 2012 منتشر شد، در ظاهر یک پلتفرمر دوبعدی است، اما با چرخش ناگهانی نما به صورت سه‌بعدی، ذهن بازیکن را دگرگون می‌کند. این مکانیزم مرکزی باعث می‌شود لایه‌های پنهان محیط به‌طور ناگهانی آشکار شوند؛ گویی پرده از رازی برداشته می‌شود. بازیکن در نقش گومز، موجودی کوچک با کلاهی فِز شکل، قدم به دنیایی می‌گذارد که پر از معماها، نمادها و زبان‌های رمزی است. Fez درست مانند یک نسخه هنری و مینیمالیستی از زلدا عمل می‌کند؛ جایی که کشف، شهود و رمزگشایی جای مبارزه‌های مرسوم را گرفته‌اند.
Fez تجربه‌ای آرام، هوشمندانه و خلاقانه است که نه با خشونت، بلکه با کنجکاوی و کشف کردن، بازیکن را به پیش می‌راند. چرخش زاویه دید به‌نوعی استعاره‌ای از تغییر نگاه است؛ اینکه همیشه لایه‌ای دیگر برای دیدن و فهمیدن وجود دارد. این بازی نمونه‌ای درخشان از آن است که چطور با حداقل عناصر می‌توان حداکثر معنا و جذابیت را آفرید.
Portal 2؛ زلدا در دنیایی سرد و صنعتی
وقتی صحبت از پازل‌های محیطی به میان می‌آید، یکی از اولین بازی‌هایی که به ذهن می‌رسد بدون شک Portal 2 است؛ اثری که توانسته با طراحی خلاقانه و داستانی هوشمندانه، خود را در تاریخ بازی‌های ویدئویی جاودانه کند. در این بازی در نقش Chell بیدار می‌شوید و خود را در میان خرابه‌های آزمایشگاهی به نام Aperture Science می‌یابید. تنها راه پیشروی، استفاده از سلاحی است که پورتال‌هایی فضایی باز می‌کند. اتاق‌به‌اتاق و قدم‌به‌قدم باید با منطق، زمان‌بندی و هوشمندی مسیر خروج را بیابید؛ در حالی که ابرکامپیوتر طناز و گاهی ترسناک GLaDOS مدام شما را زیر نظر دارد. هر مرحله، مثل یک سیاه‌چال هوشمند در زلدا، طراحی شده تا ذهن شما را به چالش بکشد. گرچه بازی ساختار خطی دارد، اما حس اکتشاف، کشف حقیقت و غافل‌گیری‌های داستانی آن، به‌شدت یادآور روح زلداست.
Portal 2 نه‌تنها یکی از برترین بازی‌های پازلی تاریخ است، بلکه نشان می‌دهد چگونه می‌توان در محیطی محدود و بسته، حسی عمیق از ماجراجویی، کشف و رضایت ذهنی ایجاد کرد. این بازی مثل نسخه‌ای مدرن، صنعتی و تاریک‌تر از زلداست که به‌جای شمشیر، با منطق و درک فضا به مبارزه می‌روید. یک تجربه بی‌نقص که هنوز بعد از سال‌ها تازگی‌اش را حفظ کرده.
Nier: Automata؛ زلدا در آینه‌ای تاریک و فلسفی
اگر تصور کنیم لینک به جای شمشیر، دلش را درگیر پرسش‌های فلسفی می‌کرد و شب‌ها با ترانه‌های لانا دل ری آرام می‌گرفت، احتمالاً نتیجه‌اش چیزی شبیه Nier: Automata می‌شد. این بازی که در آینده‌ای پسا آخرالزمانی جریان دارد، بشریت را زیر سایه تهدید ربات‌های بیگانه نشان می‌دهد. انسان‌ها برای نجات خود، اندرویدهایی به نام YoRHa ساخته‌اند. بازیکن در نقش 2B، یکی از این اندرویدها، وارد داستان می‌شود و به مرور، با کنترل شخصیت‌های دیگر، لایه‌های پیچیده‌تری از روایت را تجربه می‌کند. گرچه در ظاهر یک اکشن سوم‌شخص است، اما به‌مرور با چالش‌هایی عاطفی، فلسفی و هویتی روبه‌رو می‌شوید که فراتر از یک بازی معمولی است. Nier: Automata همان روح اکتشاف، تحول و معناگرایی را دارد که زلدا در قالبی روشن‌تر ارائه می‌دهد، با این تفاوت که اینجا تاریکی، سکوت و تردید هم‌پای ما پیش می‌آیند.
Nier: Automata یکی از آن تجربه‌های منحصربهفرد است که به‌جای روایت سرراست، شما را وادار به اندیشیدن می‌کند. اگر زلدا سفری قهرمانانه است، Nier سفری درونی است؛ به درون هویت، معنا و احساس. تجربه‌ای دلنشین و در عین حال سنگین که به‌راحتی در ذهن ماندگار می‌شود.
Genshin Impact؛ تجربه‌ای ماجراجویانه و گاهی چالش‌برانگیز پس از زلدا
Genshin Impact همیشه با The Legend of Zelda: Breath of the Wild مقایسه شده است، اما این بازی رایگان ساخته‌شده توسط Hoyoverse بسیار بیشتر از یک تقلید ساده است. از دمنوش‌های سنگی Guaguang Stone Forest گرفته تا صخره‌های کریستالی مرجانی Fontaine، طراحی‌های محیطی Genshin Impact بسیار زیبا و منحصر به فرد هستند. این بازی با سیستم گشت‌وگذار آزاد و گسترده‌ای که ارائه می‌دهد، فضایی غنی از ماجراجویی‌های بی‌پایان فراهم می‌آورد. همچنین، ساندترک بی‌نظیر ساخته شده توسط Yu Peng Chen این تجربه را به یک سفر موسیقایی و بصری جذاب تبدیل می‌کند. اما این بازی نیز بدون چالش نیست؛ به عنوان یک بازی گچا، شما باید برای به‌دست‌آوردن ارز درون بازی مأموریت‌های روزانه و هفتگی را انجام دهید و در نتیجه، ممکن است برخی از مأموریت‌ها طولانی و خسته‌کننده شوند. اگرچه این بازی تجربه‌ای متفاوت از Zelda ارائه می‌دهد، اما برای علاقه‌مندان به گشت‌وگذار و کاوش در دنیای باز، می‌تواند یک گزینه عالی باشد.
Genshin Impact دنیای وسیع و جذابی را برای کشف فراهم می‌کند، اما در عین حال برخی از سیستم‌های گیم‌پلی آن ممکن است برای بازیکنان به‌خصوص کسانی که از المان‌های گچا لذت نمی‌برند، چالش‌برانگیز باشد. با وجود این، طراحی محیطی فوق‌العاده و موسیقی جذاب به همراه گیم‌پلی لذت‌بخش می‌تواند به راحتی جای خود را در دل طرفداران ماجراجویی‌های بزرگ باز کند. این بازی تجربه‌ای است که بر اساس علاقه‌مندی‌های شما، می‌تواند بسیار لذت‌بخش یا کمی خسته‌کننده باشد.
Outer Wilds؛ ماجراجویی در دل زمان و فضا
سال 2021 شاید به عنوان سال بازی‌های ویدئویی با حلقه‌های زمانی شناخته شود، اما هیچ‌کدام از آن‌ها به عظمت Outer Wilds که در سال 2019 منتشر شد نمی‌رسند. در این بازی، شما وارد کهکشانی کوچک و ناشناخته می‌شوید، جایی که معماها و اسرار مربوط به شخصیت‌های مختلف و سیاره‌های گوناگون، چالش‌های اصلی گیم‌پلی هستند. با این حال، داستان بازی به شکلی منحصر به فرد طراحی شده است: هر 22 دقیقه یک بار، جهان به پایان می‌رسد و شما مجدداً به نقطه آغازین خود در Timber Hearth باز می‌گردید. در هر دور جدید، دانشی که در حلقه‌های قبلی به دست آورده‌اید به شما کمک می‌کند تا معماها را حل کنید و به عمق بیشتری از دنیای بازی دست یابید. Outer Wilds به نوعی وارث معنوی Majora’s Mask است، که در آن زمان به یک سیستم گیم‌پلی پیچیده و تجربه‌ای غنی از کشف و یادگیری متکی بود. بازی بر اساس حلقه‌های زمانی طراحی شده که به‌طور پیوسته شخصیت‌ها و دنیای بازی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
Outer Wilds یک شاهکار منحصر به فرد است که به خوبی از مفهوم حلقه‌های زمانی بهره می‌برد و آن را به یک تجربه گیم‌پلی غنی و درگیرکننده تبدیل می‌کند. این بازی به شما اجازه می‌دهد که از اشتباهات گذشته بیاموزید و به‌طور مداوم در مسیر کشف دنیای پیچیده‌اش پیش بروید. گیم‌پلی آن ممکن است برای برخی کمی چالش‌برانگیز باشد، اما کسانی که از حل معماهای محیطی و سفر در زمان لذت می‌برند، قطعا از این تجربه شگفت‌انگیز بهره خواهند برد.
Chicory: A Colorful Tale؛ رنگ‌آمیزی جهان با قلم‌مو
در بازی Chicory: A Colorful Tale شما مسئولیتی مهم بر عهده می‌گیرید؛ با استفاده از قلم‌موی جادویی خود، جهان بی‌رنگ را دوباره به زندگی می‌بخشید. به‌طور تصادفی به عنوان wielder (گرداننده) جدید انتخاب می‌شوید، و حالا پس از اینکه Chicory، آخرین گرداننده، تحت فشار دچار فروپاشی شده و خود را در اتاقش حبس کرده، باید وظیفهٔ بازیابی رنگ و زیبایی را بر عهده بگیرید. این بازی علاوه بر داشتن ویژگی‌های پازل و گیم‌پلی مشابه بازی‌های Zelda، به شدت به نقد و بررسی فشارهای هنری، شایستگی و حمایت‌های جامعه هنری می‌پردازد. توانایی‌هایی که با قلم‌موی خود کسب می‌کنید، به شما اجازه می‌دهند تا کارهای خارق‌العاده‌ای انجام دهید، از جمله سفر در زمان از طریق پیچک‌ها، عبور از رودخانه‌ها و حتی بالا رفتن از دیوارها.
Chicory: A Colorful Tale به‌طور شگفت‌انگیزی ترکیبی از بازی‌های پازلی و هنر است. هر حرکت شما نه تنها در جهت پیشرفت در بازی، بلکه در خلق و تغییر دنیای اطراف نیز تأثیر دارد. این بازی نه تنها سرگرم‌کننده است بلکه به‌طور غیرمستقیم به مسائلی مانند فشارهای اجتماعی و هنری نیز اشاره دارد، که به آن عمق بیشتری می‌بخشد. برای کسانی که به دنبال تجربه‌ای آرامش‌بخش اما معنادار هستند، Chicory پیشنهاد فوق‌العاده‌ای است.
Hyper Light Drifter؛ ماجراجویی در دنیایی پر از رمز و راز
Hyper Light Drifter یک شاهکار ماجراجویی با نمایی از بالا به پایین است که به شکلی غیرمستقیم شما را به سمت ارتقای سطح و قدرت خود هدایت می‌کند، درست مشابه با افسانه زلدا. این بازی جهان باز شما را به سفری پر از اسرار و کشفیات دعوت می‌کند و با چالش‌هایی که در هر گوشه از دنیای Heart Machine پنهان شده، شما را به سمت تسخیر باس‌های قدرتمند و پیشرفت بیشتر سوق می‌دهد. دنیای بازی، که به‌وضوح از لینکی به گذشته الهام گرفته شده، دارای جزئیات شگفت‌انگیزی است که شما را به تفحص و کشف آن وسوسه می‌کند.
Hyper Light Drifter با دنیای منحصر به فرد و گیم‌پلی عمیق خود، یکی از بهترین نمونه‌ها در سبک بازی‌های ماجراجویی است. ترکیب پازل‌ها، نبردهای چالش‌برانگیز و فضاسازی‌های بی‌نظیر باعث می‌شود که هر لحظه از بازی پر از هیجان و اکتشاف باشد. برای علاقه‌مندان به بازی‌های جهان باز و کسانی که از تجربه‌های غنی و معنای پنهان در داستان لذت می‌برند، این بازی پیشنهاد فوق‌العاده‌ای است.
Elden Ring؛ ماجرای سفر در دنیای بی‌رحم و بی‌پایان
Elden Ring به‌قدری بزرگ و عمیق است که حرف‌های زیادی باقی‌مانده که باید گفته شوند. بازی نه تنها به خاطر وسعت جهانی که در آن غرق می‌شوید، بلکه به‌خاطر تجربه‌ای که به‌طور همزمان شما را به چالش می‌کشد و در عین حال به شما مجازات می‌دهد، همچنان یکی از بهترین‌ها در سبک خود به شمار می‌رود. شاید مقایسه آن با نفس وحش چندان دور از ذهن نباشد، اما باید گفت Elden Ring نه تنها به این بازی قدیمی، بلکه به خود بازی‌های افسانه زلدا که از 1986 شروع شدند نیز وفادار است. یکی از ویژگی‌های منحصر به‌فرد Elden Ring این است که شما در مسیر خود کمکی از سوی بازی دریافت نمی‌کنید. چالش‌های عظیم و نبردهای دشوار باس‌ها، که حتی گاهی مجبور به سفر به دورترین نواحی جهان بازی می‌شوید تا نقطه ضعف آن‌ها را پیدا کنید، تجربه‌ای متفاوت از هر بازی دیگری را ارائه می‌دهد.
Elden Ring یک شاهکار است که در آن سازندگان به هیچ‌وجه با بازیکنان مماشات نمی‌کنند. این بازی با دنیای وسیع و پراز رمز و راز خود، بازی‌کننده را به کشف و یادگیری وادار می‌کند. بدون شک یکی از بزرگ‌ترین نقاط قوت آن، چالش‌های عظیم و جهان بی‌رحم است که هم به خاطر عمق طراحی و هم سختی‌های متعددی که برای شما به همراه دارد، بسیار جذاب است. برای افرادی که به دنبال یک تجربه کاملاً غنی و معمایی هستند، Elden Ring گزینه‌ای فوق‌العاده خواهد بود.