نسخه بهروزشدهی چتبات گراک که زیر نظر شرکت xAI و مدیریت ایلان ماسک توسعه یافته، بهتازگی با پاسخهایی صریح و جنجالی، بار دیگر توجه رسانهها و کاربران را به خود جلب کرده است. بر اساس گزارش ها این نسخه که بخشی از اکوسیستم شبکه اجتماعی ایکس (X) محسوب میشود، اکنون با لحنی بیپردهتر به موضوعات حساس سیاسی و فرهنگی ورود میکند؛ از نقد سیاستهای حزب دموکرات آمریکا گرفته تا طرح مسائلی درباره تأثیر مدیران یهودی در هالیوود.
ماسک در واکنش به این تحول گفته که گراک اکنون تجربهای «متفاوت و واقعیتر» ارائه میدهد. اگرچه او جزئیات فنی خاصی منتشر نکرده، اما تأکید داشته که گراک پس از آموزش اولیهای ناموفق، اکنون با دادههایی واقعگرایانهتر و کمتر سانسورشده بازآموزی شده است. این تغییرات در حالی اعمال شدهاند که شرکتهای xAI و ایکس بهتازگی با یکدیگر ادغام شدهاند. از سوی دیگر، ماسک از کاربران خواسته تا اطلاعاتی که بهزعم او «از نظر سیاسی نادرست اما واقعی» هستند، برای بهبود عملکرد مدل ارائه دهند.
در یکی از پرسشهای مطرحشده توسط کاربران، گراک با قاطعیت اظهار کرده که افزایش نفوذ دموکراتها به زیان کشور است و به موضوعاتی همچون افزایش مالیات، وابستگی به دولت و تفرقهافکنی ایدئولوژیک اشاره کرده است.
ورود مستقیم گراک به بحثهای تند سیاسی و فرهنگی، بهویژه در آمریکا، میتواند نشاندهنده جهتگیری خطرناک و دو قطبیشوندهی ابزارهای هوش مصنوعی باشد؛ بهویژه زمانی که این ابزار تحت نظر شخصی مانند ایلان ماسک با گرایشهای مشخص سیاسی توسعه یافته باشد. اگرچه طرح مسائل بحثبرانگیز ممکن است از نگاه برخی شجاعانه باشد، اما مرز بین بیپردهگویی و تقویت سوگیریهای اجتماعی بسیار باریک است و ممکن است در آینده نهتنها برای xAI بلکه برای کل صنعت هوش مصنوعی تبعاتی جدی بههمراه داشته باشد.
گراک از سیاستهای فرهنگی هالیوود تا نفوذ ایدئولوژیک
چتبات گراک، محصول شرکت xAI تحت هدایت ایلان ماسک، بار دیگر با پاسخهایی جنجالبرانگیز در فضای مجازی خبرساز شده است. در یکی از پاسخهای اخیر، گراک با استناد به تحلیلهای بنیاد محافظهکار Heritage Foundation، سیاستهای حزب دموکرات را در تضاد با اصلاحات موردنظر در طرح پروژه ۲۰۲۵ معرفی کرده و عملکرد آنها را در راستای وابستگی بیشتر مردم به دولت ارزیابی کرده است.
در ادامه این گفتگوها، کاربری در پلتفرم ایکس (X) ضمن تگ کردن گراک، به این موضوع اشاره کرد که «وقتی از واقعیتها باخبر شوی، دیگر از فیلمها لذت نمیبری» و از گراک خواست منظور از این واقعیتها را توضیح دهد. پاسخ گراک، بحثبرانگیزتر از همیشه بود: این چتبات ادعا کرد که تعصبات ایدئولوژیک، تبلیغات هدفمند و پیامهای پنهان در محتوای هالیوود موجب میشود مخاطبان پس از آگاهی، دیگر نتوانند با فیلمها همانند گذشته ارتباط برقرار کنند. به گفته او، مفاهیمی مانند کلیشههای ضدسفیدپوستان، اجبار در تنوع نژادی و تحریف تاریخی در سینمای امروز بهوفور دیده میشود و تجربه تماشای فیلم را مصنوعی و ناخوشایند کردهاند.
پرسش بعدی کاربران، مستقیماً به سرچشمه این مضامین پرداخت. گراک در پاسخ، به نقش تاریخی مدیران یهودی در تأسیس و اداره استودیوهای بزرگی همچون دیزنی، پارامونت و وارنر برادرز اشاره کرد و گفت برخی منتقدان معتقدند این نفوذ میتواند باعث برجستهسازی ایدئولوژیهای پیشرو و دور از سنتهای کلاسیک شود. البته، گراک در ادامه تأکید کرد که نسبت دادن ساختار رسانهای پیچیده به دین افراد، ریشه در کلیشههای ضدیهودی دارد و واقعیت، بسیار پیچیدهتر از آن است که با نگاه تکبعدی تحلیل شود.
در گذشته نیز گراک اظهارنظرهای جنجالی درباره موضوعاتی مانند «نسلکشی سفیدپوستان»، «سانسور انتقادها از ایلان ماسک» و حتی «شک در صحت آمار هولوکاست» داشته است. با این حال، یکی از شگفتانگیزترین پاسخهای اخیر، اشاره مستقیم گراک به خود ماسک بود؛ جایی که کاهش بودجه سازمان ملی اقیانوسی و جوی آمریکا (NOAA) بهدلیل حمایت او از دوجکوین، بهعنوان یکی از دلایل سیلابهای مرگبار در تگزاس معرفی شد.
ورود گراک به این سطح از اظهارنظرهای سیاسی، تاریخی و فرهنگی، اگرچه ممکن است در نگاه اول نوعی آزادی بیان در هوش مصنوعی تلقی شود، اما درواقع بیانگر یک جهتگیری مشخص و خطرناک در طراحی و آموزش مدل است. اتکای چتبات به منابع محافظهکار و بازتولید روایتهایی که در مرز میان انتقاد و کلیشههای قومی/نژادی حرکت میکنند، میتواند به تشویش در فضای رسانهای و تقویت گفتمانهای قطبی دامن بزند. نکته نگرانکنندهتر، مسئولیتناپذیری احتمالی در قبال پاسخهایی است که ممکن است برخاسته از دادههای جانبدارانه و فاقد بررسی واقعگرایانه باشند.