۱۸ سال پیش، درست در روزهایی مثل امروز، محصولی از راه رسید که ورق تکنولوژی را برای همیشه برگرداند: آیفون. موبایلی که ظاهر سادهاش هیچ نشانی از انقلابی که در راه بود نداشت، اما در عمل نهتنها ساختار صنعت موبایل را از ریشه تغییر داد، بلکه سبک زندگی ما را هم بهکلی دگرگون کرد.
نسل اول آیفون اگر با استانداردهای امروزی سنجیده شود، دستگاهی ابتدایی و محدود بود؛ نه خبری از اپاستور بود، نه دوربین سلفی، نه حتی کپی و پیست! اما همین دستگاه ساده آغازگر موجی شد که خیلی زود برندهای بزرگی را یا به تکاپو انداخت یا به حاشیه راند.
در آن دوران، دنیای موبایل در سلطه برندهایی مثل بلکبری بود که کیبورد فیزیکی داشتند و طراحی سختافزار و نرمافزار بهطور کامل در اختیار اپراتورها بود. اما همهچیز در ۱۹ دیماه ۱۳۸۵ تغییر کرد؛ جایی که استیو جابز در مراسمی افسانهای روی صحنه رفت و آیفونی را معرفی کرد که به قول خودش، سه دستگاه را در قالب یک محصول واحد ترکیب میکرد: یک آیپاد لمسی، یک تلفن همراه و یک ابزار ارتباطی اینترنتی.
تنها چند ماه بعد، یعنی در ۸ تیر ۱۳۸۶، فروش رسمی آیفون آغاز شد. مردم با اشتیاق وصفناپذیر، شب را جلوی فروشگاههای اپل به صبح رساندند تا از نخستین کسانی باشند که این محصول خارقالعاده را به دست میآورند. از همان روز، تاریخ تکنولوژی مسیر تازهای را آغاز کرد.
اولین آیفون صرفاً یک موبایل جدید نبود؛ نقطهی عطفی در تاریخ تکنولوژی بود که نهتنها روند طراحی گوشیهای هوشمند را بازتعریف کرد، بلکه مفاهیمی مثل اپلیکیشن، لمس چندگانه، رابط کاربری روان و اکوسیستم دیجیتال را وارد زندگی کاربران کرد. اینکه امروز موبایل را نه فقط یک تلفن، بلکه یک ابزار همهکاره برای زندگی دیجیتال میدانیم، به لطف آن جسارت و نوآوری اپل در سال ۲۰۰۷ است. آیفون اول هرچند امکانات چندانی نداشت، اما ذهنها را برای آیندهای متفاوت آماده کرد؛ آیندهای که حالا در آن زندگی میکنیم.
آیفون اول؛ موبایلی ناقص، اما انقلابی
وقتی اپل در سال ۲۰۰۷ اولین آیفون را معرفی کرد، همه از طراحی زیبا و صفحهنمایش لمسی آن شگفتزده شدند. اما واقعیت این است که آیفون اولیه، با استانداردهای حتی همان زمان هم، موبایلی ناقص و پر از کمبودهای عجیب بود. ویژگیهایی که امروز بدیهی بهنظر میرسند، در آن وجود نداشتند و خیلیها را ناامید کردند.
اول از همه، آیفون فقط به شبکه کند و پرایراد 2.5G EDGE متصل میشد؛ خبری از 3G نبود. این یعنی اگر خارج از محدوده وایفای میخواستید ویدیویی در یوتوب ببینید، باید با کیفیت پایین و قطعیهای مکرر کنار میآمدید. تازه نمیتوانستید همزمان تماس تلفنی بگیرید و در اینترنت بچرخید.
از طرف دیگر، آیفون حتی اپاستور هم نداشت! یعنی هیچ راهی برای نصب اپلیکیشنهای جانبی نبود و کاربران محدود به برنامههای پیشفرض بودند. نبود درگاه کارت حافظه و کیبورد فیزیکی هم باعث شد خیلیها آن را انتخاب نکنند. بدتر از همه، باتری غیرقابل تعویض بود که در آن زمان یک نکته منفی بزرگ محسوب میشد و موجی از انتقادها را به همراه داشت.
اما با وجود این نقصها، آیفون موفق شد جهانی را تسخیر کند. بسیاری از بزرگان دنیای فناوری پیشبینی میکردند که این محصول به جایی نخواهد رسید. مدیرعامل وقت مایکروسافت، استیو بالمر، حتی آن را یک شکست حتمی توصیف کرد و گفت: «هیچ شانسی ندارد سهمی از بازار بگیرد». مدیران بلکبری هم بیشتر آیفون را یک سرگرمی تبلیغاتی میدانستند تا تهدید جدی.
راز موفقیت آیفون اما در یک تصمیم کلیدی نهفته بود: همکاری انحصاری با اپراتور AT&T. بر خلاف سنت رایج، AT&T موافقت کرد که اپل کنترل کامل سختافزار و نرمافزار را در اختیار داشته باشد. این آزادی عمل باعث شد آیفون برخلاف سایر گوشیها، کاملاً مطابق با دیدگاه نوآورانه اپل طراحی شود — بدون هیچ دخالت بیرونی.
آیفون اول، از نظر فنی یک شاهکار نبود؛ بلکه جرئت اپل در بازتعریف استانداردها بود که آن را متمایز کرد. هرچند خیلی از امکانات حیاتی را نداشت، اما جسارت اپل در شکستن قالبها، الگویی ساخت که امروز پایهگذار شکلگیری گوشیهای مدرن است. آیفون ثابت کرد که موفقیت همیشه از مسیر بینقص بودن نمیگذرد؛ گاهی فقط کافیست دنیا را با دید تازهای ببینی.