در سالهای اخیر، تولیدکنندگان گوشیهای هوشمند توجه ویژهای به افزایش میزان مواد بازیافتی در محصولات خود نشان دادهاند. با اینکه میانگین صنعتی هنوز از دستیابی به یک گوشی کاملاً بازیافتی فاصله زیادی دارد، اما حتی امروز بخشهایی از گوشی شما از مواد بازیافتی ساخته شده است و این سهم در آینده بهطور قابل توجهی افزایش خواهد یافت. برندهای پیشرو در این حوزه گامهای مؤثری برداشتهاند، اما مسیر رسیدن به بازیافت کامل و بازگردانی تمام مواد به چرخهی تولید، همچنان با مشکلات فنی و چالشهای لجستیکی قابل توجهی همراه است.
اهمیت استفاده از مواد بازیافتی در گوشیها غیرقابل انکار است. تولید یک گوشی جدید مستلزم استخراج مواد معدنی نادر مانند آلومینیوم، کبالت، لیتیوم و مس است؛ فرآیندی که هم منابع محدود را مصرف میکند و هم به شدت آلاینده است. به همین دلیل، بهرهگیری از مواد بازیافتی دو هدف کلیدی را دنبال میکند: کاهش ردپای کربن و افزایش امنیت زنجیره تأمین. حرکت به سوی اقتصاد چرخشی و استفاده گسترده از مواد بازیافتی میتواند به کاهش انتشار گازهای گلخانهای و کاهش اثرات زیستمحیطی کمک شایانی کند.
استفاده از مواد بازیافتی در گوشیها نه تنها یک الزام محیطزیستی است بلکه فرصت استراتژیک برای تولیدکنندگان محسوب میشود. این رویکرد میتواند هم هزینههای تولید را بهینه کند و هم تصویر برند را به عنوان یک بازیگر مسئول در عرصه فناوری تقویت نماید. به نظرم آیندهی گوشیها به سوی محصولاتی با ردپای زیستمحیطی کمتر و چرخهی بازیافت کامل پیش خواهد رفت، امری که هم برای مصرفکننده و هم برای سیاره اهمیت حیاتی دارد.
مواد بازیافتی در گوشیهای هوشمند: مسیر به سوی تولید پایدار

گوشیهای هوشمند از ترکیب متنوعی از مواد ساخته میشوند و به همین دلیل تولیدکنندگان توجه ویژهای به استفاده از مواد بازیافتی در بخشهای مختلف دستگاهها نشان دادهاند.
آلومینیوم:
آلومینیوم یکی از پایدارترین و ارزشمندترین مواد برای بازیافت در صنعت گوشیسازی است، چرا که تولید آن از مواد بازیافتی حدود ۹۵ درصد انرژی کمتری نسبت به تولید آلومینیوم خام نیاز دارد. کیفیت آلومینیوم بازیافتی تقریباً مشابه نمونه اولیه است و بدون افت خواص، قابلیت بازیافت مکرر دارد. بسیاری از شرکتها از آلومینیوم بازیافتی در قاب، شاسی اصلی و قطعات ساختاری داخلی گوشی استفاده میکنند، جایی که بیشترین مصرف آلومینیوم وجود دارد و این اقدام باعث کاهش قابل توجه ردپای کربن دستگاه میشود.
پلاستیک:
پلاستیک بازیافتی بهویژه در گوشیهای میانرده و اقتصادی جایگاه مهمی پیدا کرده است. تولید ارزان، قابلیت رنگپذیری و شکلدهی بالا از مزایای اصلی آن است و میتوان بدون کاهش کیفیت از آن در بخشهای مختلف گوشی استفاده کرد. شرکتهایی مانند سامسونگ، موتورولا، نوکیا و سونی از پلاستیک بازیافتی در قاب پشتی، قطعات ماژول دوربین و نگهدارندههای داخلی بردها بهره میبرند. با این حال، حفظ کیفیت ظاهری و مقاومت مکانیکی پلاستیک بازیافتی، چالشی است که باعث شده استفاده از آن در گوشیهای پرچمدار محدودتر باشد.
فلزات پایه:
فلزاتی مانند قلع، تنگستن و مس نقش اساسی در مدارها و ماژولهای داخلی گوشی دارند. قلع برای لحیمکاری بردها، تنگستن در موتورهای ویبره و بخشهای وزنهای و مس در کابلها، سیمپیچها و بردهای الکترونیکی به کار میروند. بازیافت این فلزات دشوار است، زیرا در ابعاد بسیار کوچک و محلهای پیچیده قرار دارند و جداسازی آنها از مدارهای چاپی چندلایه معمولاً هزینهبر است. در بسیاری از کشورها بازیافت سنتی اقتصادی نیست و فلزات اغلب از طریق ذوب کلی یا سوزاندن دستگاه بازیابی میشوند. با این حال، برخی تولیدکنندگان مانند اپل و Fairphone تلاش میکنند تا این فلزات را از منابع بازیافتی معتبر تأمین کنند و فشار استخراج از معادن را کاهش دهند.
تمرکز بر مواد بازیافتی در گوشیها نه تنها یک اقدام زیستمحیطی ضروری است، بلکه یک گام استراتژیک برای پایداری صنعت فناوری به شمار میرود. با توجه به محدودیت منابع و اثرات زیستمحیطی استخراج، هرچقدر میزان استفاده از آلومینیوم، پلاستیک و فلزات بازیافتی افزایش یابد، هم ردپای کربن کاهش مییابد و هم امنیت زنجیره تأمین بهتر تضمین میشود. به نظر من، آیندهی گوشیها به سمت ترکیبی از طراحی پیشرفته و بازیافت حداکثری مواد پیش خواهد رفت، که هم برای محیطزیست و هم برای مصرفکننده سودمند است.
چالشها و فرصتهای بازیافت عناصر حیاتی در گوشیها

لیتیوم:
لیتیوم، عنصر کلیدی در باتریهای لیتیوم-یون است و اهمیت آن در گوشیهای هوشمند روزبهروز بیشتر میشود. با این حال، سهم لیتیوم بازیافتی در مقایسه با تقاضای بازار بسیار ناچیز است. باتریها از لایههای فعال، الکترولیت و مواد دیگر تشکیل شدهاند و فرآیند استخراج مجدد لیتیوم از این ترکیبات پیچیده و پرهزینه است. هرچند روشهای شیمیایی بازیافت لیتیوم بهبود یافتهاند، اما هنوز با محدودیتها و هزینههای بالایی روبهرو هستند. پیشبینی میشود در ۵ تا ۱۰ سال آینده، رشد قابل توجهی در بازیافت لیتیوم رخ دهد و استفاده از منابع بازیافتی این عنصر افزایش یابد.
کبالت:
کبالت نیز نقش مهمی در پایداری حرارتی و ظرفیت شارژ باتریها ایفا میکند. اما چالشهای جدی دارد: بخش زیادی از کبالت جهان از معادن کنگو استخراج میشود که مشکلات زیستمحیطی و مسائل اخلاقی مرتبط با بهرهکشی نیروی انسانی را به همراه دارد. به همین دلیل، بسیاری از شرکتها به سمت استفاده از کبالت بازیافتی یا باتریهای کمکبالت حرکت کردهاند. بازیافت کبالت از نظر اقتصادی مقرونبهصرفه است و برخی سازندگان بخش قابل توجهی از نیاز خود را از منابع بازیافتی تأمین میکنند. با این حال، جدا کردن کبالت از ساختار کاتد فرآیندی پیچیده و شیمیایی است که هنوز برای همه شرکتها عملی نیست.
عناصر نادر:
عناصری مانند ایندیم در موتورهای ویبره، اسپیکرها، لنزها، پوششهای اپتیکی و آلیاژهای مغناطیسی به کار میروند. سهم این مواد در بازیافت بسیار محدود است، زیرا میزان آنها در هر گوشی بسیار کم است و بسیاری از کارخانهها زیرساخت لازم برای جداسازی و بازیابی اقتصادی آنها را ندارند. بنابراین، استخراج از معادن هنوز منبع اصلی تأمین این عناصر باقی مانده است.
بازیافت عناصر حیاتی گوشیها، به ویژه لیتیوم و کبالت، کلید کاهش اثرات زیستمحیطی و بهبود پایداری زنجیره تأمین است. هرچند چالشهای فنی و اقتصادی هنوز بزرگ هستند، اما پیشرفت فناوریهای بازیافت و تمرکز تولیدکنندگان روی منابع پایدار، نویدبخش کاهش وابستگی به معادن و حرکت به سمت اقتصاد چرخشی واقعی است. در آینده، ترکیب نوآوری و سیاستهای مسئولانه میتواند به شکل چشمگیری ردپای محیطزیستی گوشیهای هوشمند را کاهش دهد.
پیشگامان فناوری در مسیر استفاده از مواد بازیافتی

برخی شرکتهای بزرگ فناوری، هم به دلیل سیاستهای دولتی و هم برای کاهش اثرات زیستمحیطی، سرمایهگذاری گستردهای در استفاده از مواد بازیافتی انجام دادهاند و در این میان اپل یکی از برجستهترین نمونههاست.
اپل:
اپل برنامهای بلندپروازانه برای بهکارگیری مواد بازیافتی در محصولات خود دنبال میکند و تمرکز ویژهای بر بازیافت عناصر کمیاب، کبالت، طلا و قلع دارد؛ موادی که فرآیند استخراج، پالایش و بازیافتشان بسیار پیچیده و انرژیبر است. یکی از دستاوردهای مهم این شرکت در حوزه باتریهاست: اپل متعهد شد تا پایان سال ۲۰۲۵، تمام کبالت مصرفی در باتریهای خود را از منابع بازیافتی تأمین کند و با سری آیفون ۱۷ این هدف را محقق ساخت.
علاوه بر این، تقریبا تمام عناصر کمیاب بهکار رفته در آهنرباهای اسپیکر و سیستم مگسیف، ۱۰۰ درصد طلای آبکاری بردها و کل قلع لازم برای لحیمکاریها از منابع بازیافتی تأمین میشوند. اپل از فناوریهای نوآورانهای مانند ربات «دیزی» بهره میبرد که قادر است قطعات آیفون را با دقت بالا جدا کرده و موادی را استخراج کند که روشهای بازیافت سنتی قادر به آن نیستند.
اپل نمونهای کامل از این است که فناوری و مسئولیتپذیری محیطزیستی میتوانند همزمان پیش روند. رویکرد این شرکت نه تنها ردپای محیطزیستی گوشیها را کاهش میدهد، بلکه الگویی برای سایر تولیدکنندگان است تا با نوآوری و سرمایهگذاری در بازیافت، هم منابع محدود را حفظ کنند و هم تصویر برند خود را به عنوان یک پیشگام پایدار تقویت نمایند.
مسیر نوآورانه سامسونگ و گوگل در استفاده از مواد بازیافتی

سامسونگ:
سامسونگ با برنامهی «Galaxy for the Planet» رویکردی متفاوت در زمینه پایداری محیطزیست اتخاذ کرده است. محور اصلی این برنامه، استفاده از پلاستیکهای بازیافتی از تورهای ماهیگیری رهاشده در اقیانوسهاست؛ موادی که تهدیدی جدی برای اکوسیستمهای دریایی به شمار میروند. این پلاستیکها در بخشهایی مانند کلیدها، محفظههای داخلی و ماژولهای اسپیکر به کار گرفته میشوند. علاوه بر این، سامسونگ میزان استفاده از آلومینیوم و شیشههای بازیافتی را افزایش داده است. در سری S24، بخشهای قابل توجهی از شیشههای محافظ و فریم دستگاه از مواد بازیافتی ساخته شدهاند و در باتری مدل اولترا، حدود ۵۰ درصد کبالت از منابع بازیافتی تأمین میشود. سامسونگ همچنین در بستهبندی محصولات خود از مواد ۱۰۰ درصد بازیافتی یا پایه گیاهی بهره میبرد و یکی از پیشرفتهترین و پایدارترین سیستمهای بستهبندی در بین تولیدکنندگان گوشی را ارائه میدهد.
گوگل:
گوگل نیز در سری پیکسل به ساخت بدنه با مواد بازیافتی اهمیت ویژهای داده است؛ بهطوری که تمام محصولات سختافزاری جدید این شرکت از آلومینیوم ۱۰۰ درصد بازیافتی ساخته میشوند. هدف گوگل این است که تا پایان سال ۲۰۲۵ حداقل ۵۰ درصد پلاستیکهای بهکار رفته در محصولاتش، از جمله گوشیهای پیکسل، از منابع بازیافتی تأمین شود. تمرکز این شرکت بر قطعات بزرگتر و بازیافتپذیرتر است تا بیشترین تأثیر را در کاهش ردپای کربن دستگاهها داشته باشد.
سامسونگ و گوگل نمونههایی از شرکتهایی هستند که نشان میدهند فناوری پیشرفته و مسئولیت محیطزیستی میتوانند همزمان پیش روند. تمرکز بر استفاده از مواد بازیافتی نه تنها ردپای کربن را کاهش میدهد، بلکه ارزش برند را نیز تقویت میکند و الگویی الهامبخش برای سایر تولیدکنندگان فراهم میسازد. به نظر من، این نوع رویکردها آیندهی گوشیهای هوشمند را به سوی محصولاتی پایدارتر و دوستدار محیطزیست سوق میدهند.

شیائومی و HMD ؛گامهای مؤثر در مسیر پایداری
شیائومی
شیائومی با توسعه برنامههای زیستمحیطی خود، سهم آلومینیوم و پلاستیک بازیافتی در محصولاتش را افزایش داده است. در برخی مدلهای سری ردمی و شیائومی ۱۵، پلاستیکهای بازیافتی در قاب داخلی، دکمهها و ماژولهای دوربین به کار رفتهاند. این شرکت همچنین به کاهش استفاده از پلاستیک در بستهبندیها توجه دارد و برنامههایی برای کاهش تولید زبالههای الکترونیکی در زنجیره تأمین خود اجرا کرده است. علاوه بر این، شیائومی طرحهایی برای جمعآوری و بازیافت دستگاههای قدیمی در بازارهای مختلف راهاندازی کرده است. هرچند درصد استفاده از مواد بازیافتی در محصولات شیائومی هنوز به اندازه اپل یا گوگل نیست، اما سرعت رشد و گسترش دامنه آن نشان میدهد که این برند بهسرعت در حال تبدیل شدن به یکی از بازیگران اصلی حوزه زیستپایداری در صنعت گوشیهای هوشمند است.
HMD Global
HMD Global، تولیدکننده گوشیهای نوکیا، نیز توجه ویژهای به استفاده از مواد بازیافتی و پایداری دارد. برای مثال، فریم نوکیا X30 ۵G کاملاً از آلومینیوم بازیافتی ساخته شده و بخش پلاستیکی پشت آن شامل حدود ۶۵ درصد پلاستیک بازیافتی است. در نوکیا G60 ۵G نیز قاب پشتی بهطور کامل و قاب جانبی با حدود ۶۰ درصد پلاستیک بازیافتی تولید شده است. این شرکت همچنین در بستهبندی محصولات خود از مواد قابل بازیافت یا دارای منشأ کنترلشده استفاده میکند و با ارائه آپدیتهای نرمافزاری طولانیمدت، کاربران را به نگهداشتن گوشی برای مدت طولانیتر تشویق میکند و بدین ترتیب به کاهش دورریز الکترونیکی کمک میکند.
شیائومی و HMD نمونههای خوبی از برندهایی هستند که نشان میدهند حتی بدون دسترسی به منابع عظیم، میتوان با نوآوری و برنامهریزی هدفمند به پایداری رسید. تمرکز این شرکتها بر مواد بازیافتی و بستهبندی پایدار، هم به کاهش اثرات زیستمحیطی کمک میکند و هم تصویر برند را به عنوان پیشگامان مسئول در صنعت گوشیهای هوشمند تقویت میکند. به نظرم این روند نشاندهنده آیندهای است که در آن همه تولیدکنندگان مجبور به ترکیب فناوری و پایداری خواهند بود.
فیرفون: پیشگام اخلاق و پایداری در صنعت موبایل

شرکت «فیرفون» (Fairphone) در صنعت موبایل به استانداردهای جدیدی در زمینه زیستپایداری و اخلاق پایبند است و فاصله خود را با دیگر رقبا بهوضوح نشان میدهد. این برند با طراحیهای ماژولار و قابلیت تعویض قطعات، امکان ارتقای آسان و طول عمر طولانیتر دستگاهها را فراهم میکند. مدل Gen 6 فیرفون با بیش از ۵۰ درصد مواد بازیافتی یا استخراج شده به صورت پایدار تولید شده است؛ موادی شامل آلومینیوم، مس، فولاد، قلع، نیکل، منیزیم، ایندیوم، طلا، نقره، کبالت، تنگستن، پلاستیکها و دیگر عناصر کمیاب بازیافتی.
فیرفون کمترین ردپای کربن را در میان محصولات خود دارد و با استاندارد E-waste neutral، به ازای هر گوشی فروختهشده، همان مقدار زبالهی الکترونیکی جمعآوری و بازیافت میشود. فرآیند مونتاژ این گوشیها در کارخانههایی انجام میشود که حقوق کارگران، دستمزد عادلانه و شرایط کاری سالم در آنها رعایت میشود. این رویکرد اخلاقی و زیستمحیطی در کنار طراحی کاربرپسند و ویژگیهای جذاب گوشیها، نشان میدهد که پایداری و تجربهی کاربری میتوانند بهطور همزمان در یک محصول وجود داشته باشند.
فیرفون نمونهای استثنایی از تلفیق مسئولیتپذیری محیطزیستی، اخلاق کاری و نوآوری در صنعت موبایل است. این برند نشان میدهد که پایداری تنها یک شعار نیست و میتوان محصولاتی ارائه کرد که هم برای محیط زیست مفید باشند و هم تجربه کاربری ممتاز ارائه دهند. به نظرم، آینده گوشیهای هوشمند به سمت چنین رویکردهای سبز، اخلاقی و کاربرمحور حرکت خواهد کرد و فیرفون الگویی الهامبخش برای سایر تولیدکنندگان است.
موانع و چالشهای استفاده از مواد بازیافتی در گوشیها

استفاده گسترده از مواد بازیافتی در صنعت موبایل با موانع فنی، اقتصادی و اجتماعی متعددی روبهرو است. اختلاط مواد و کوچک بودن قطعات، مانند چسبها، لایههای نمایشگر و باتریها، فرآیند جداسازی و بازیافت را بسیار پیچیده میکند و نیازمند فناوریهای پیشرفته است. بازده اقتصادی نیز یکی از محدودیتهاست؛ بسیاری از عناصر تنها در مقیاس وسیع یا با تکنولوژیهای نوین قابل بازیافت هستند و در غیر این صورت، بازیافت آنها گرانتر از استخراج اولیه است.
مسائل لجستیکی نیز چالش بزرگی محسوب میشود؛ اغلب کاربران گوشیهای قدیمی را نگه میدارند یا به مراکز بازیافت تحویل نمیدهند و زیرساختهای امن و اقتصادی بازیافت در بسیاری از مناطق جهان محدود است، بهویژه برای قطعات الکترونیکی. سیاستها و استانداردها نیز نقش تعیینکنندهای دارند؛ نبود قوانین الزامآور یا مشوقهای مالی، انگیزه تولیدکنندگان و بازیافتکنندگان را کاهش میدهد، هرچند در اتحادیه اروپا و برخی کشورها فشارهایی برای طول عمر بیشتر گوشیها و دسترسی آسان به قطعات یدکی باعث پیشرفتهایی شده است.
برای آیندهای پایدارتر، هماهنگی بین تولیدکنندگان، مصرفکنندگان و دولتها ضروری است. مصرفکنندگان باید تشویق شوند گوشیهای قدیمی را به مراکز معتبر بازگردانند یا آنها را برای استفاده مجدد در اختیار دیگران قرار دهند. دولتها میتوانند با ارائه مشوقهای مالی، الزام قانونی برای درصد مشخصی از مواد بازیافتی و قوانین حق تعمیر، روند بازیافت را تسهیل کنند. در سوی دیگر، تولیدکنندگان باید در فناوریهای مدرن بازیافت سرمایهگذاری کنند و گزارشدهی شفاف درباره میزان مواد بازیافتی ارائه دهند تا امکان مقایسه واقعی برای کاربران و سرمایهگذاران فراهم شود.
چالشهای بازیافت مواد در گوشیها پیچیده و چندوجهی است، اما قابل حل هستند. با ترکیب سیاستگذاری هوشمند، فناوری پیشرفته و فرهنگ مصرف مسئولانه، میتوان گامی بزرگ به سوی صنعت موبایل پایدار برداشت. به نظرم آیندهی گوشیها وابسته به همکاری فعال بین کاربران، شرکتها و دولتهاست و بدون این تعامل، تحقق اقتصاد چرخشی و کاهش اثرات زیستمحیطی به سختی امکانپذیر خواهد بود.
جمعبندی: مسیر به سوی گوشیهای پایدار

با توجه به محدودیت منابع طبیعی و ضرورت زیستپایداری در صنایع، تولید گوشیهای هوشمند نیز به سمت استفاده گسترده از مواد بازیافتی حرکت کرده است. این روند به یکی از محورهای کلیدی سیاستگذاری شرکتهای بزرگ مانند اپل و سامسونگ تبدیل شده و اهمیت آن نه تنها از نظر محیطزیستی، بلکه از منظر اقتصادی و امنیت زنجیره تأمین نیز برجسته است. هرچند پیشرفتهای چشمگیری در این زمینه حاصل شده، دستیابی به گوشیهای کاملاً بازیافتی و کربنخنثی هنوز مسیر طولانی و چالشبرانگیزی است و نیازمند توسعه فناوری، تدوین قوانین الزامآور و تغییر نگرش جامعه است. تنها با این همافزایی بین نوآوری، سیاستگذاری و فرهنگ مصرف میتوان امیدوار بود که استفاده از مواد بازیافتی از یک اقدام نمادین به یک استاندارد جهانی و واقعی در صنعت موبایل تبدیل شود.
حرکت صنعت گوشی به سوی پایداری و مواد بازیافتی نه تنها یک الزام اخلاقی و محیطزیستی است، بلکه فرصت بزرگی برای کاهش هزینهها و افزایش امنیت زنجیره تأمین فراهم میکند. به نظرم آینده گوشیها به گونهای شکل خواهد گرفت که تعادل میان نوآوری، تجربه کاربری و حفظ محیطزیست به یک استاندارد طبیعی تبدیل شود و مصرفکنندگان نیز در این مسیر نقش فعالی ایفا کنند.
