شاید در نگاه نخست، فناوری کوانتومی مفهومی دور از دسترس به نظر برسد؛ چیزی که تنها در دل آزمایشگاههای پیشرفته یا پروژههای عظیم فیزیک ذرات معنا مییابد. اما حقیقت جالبتر از این است؛ ما هر روز، بیآنکه حتی متوجه شویم، از یکی از شگفتانگیزترین پدیدههای دنیای کوانتوم بهره میبریم — پدیدهای به نام «تونلزنی کوانتومی» (Quantum Tunneling) . اهمیت این پدیده آنقدر بالاست که جایزه نوبل فیزیک ۲۰۲۵ نیز به پژوهشهایی در همین زمینه اختصاص یافته است.
تونلزنی کوانتومی، اساس عملکرد بسیاری از ابزارهای دیجیتال امروزی است؛ از حافظههای فلش و کارتهای SD گرفته تا درایوهای حالت جامد (SSD) که بخش جدانشدنی زندگی مدرن ما شدهاند. اما شگفتی ماجرا در اینجاست که این پدیدهی عمیق و رازآلود، فراتر از تئوریهای آزمایشگاهی، به شکل عملی در دل همین دستگاههای کوچک رخ میدهد. برای درک بهتر این موضوع، باید بار دیگر به همان آزمایشگاههای کوانتومی بازگردیم؛ جایی که نخستین بار دانشمندان متوجه شدند ذرات میتوانند از موانعی عبور کنند که از نظر کلاسیک، غیرممکن به نظر میرسند.
زیبایی فناوری در همین نقطه نهفته است؛ جایی که پیچیدهترین اصول طبیعت، بیسروصدا در زندگی روزمره ما جاریاند. اینکه پدیدهای بهغایت ظریف مانند تونلزنی کوانتومی، ستون فقرات حافظههای دیجیتال ما باشد، نشان میدهد چقدر مرز میان علم نظری و زندگی عملی باریک شده است. در واقع، شاید بتوان گفت جهان کوانتومی دیگر صرفاً در حد معادلات فیزیکی نیست؛ بلکه در هر کلیک، هر فایل ذخیرهشده و هر عکس ثبتشده با گوشیمان حضور دارد.
سفر شگفتانگیز ذرات؛ وقتی قوانین کلاسیک دیگر کار نمیکنند

اکنون به اعماق جهان کوانتومی قدم میگذاریم؛ جایی که ذرات زیراتمی بر پایه قوانینی رفتار میکنند که گاه منطق فیزیک کلاسیک را به چالش میکشد. در فیزیک کلاسیک، اگر ذرهای به مانعی برخورد کند و انرژی آن از ارتفاع مانع کمتر باشد، عبور از آن غیرممکن است. اما در دنیای کوانتومی، ماجرا کاملاً متفاوت است. در این قلمرو، الکترونها میتوانند حتی زمانی که انرژی لازم برای عبور از مانع را ندارند، به شکلی غیرمنتظره از دل آن بگذرند! این پدیدهی حیرتانگیز همان « تونلزنی کوانتومی (Quantum Tunneling) » است که مرزهای درک ما از واقعیت را جابهجا کرده است.
در مقیاسهای بسیار کوچک، ذرات رفتاری شبیه توپهای مادی ندارند، بلکه حالتی موجگونه از خود نشان میدهند. «تابع موج» (Wave Function) الکترون، احتمال حضور آن را در نقاط مختلف فضا توصیف میکند. اگر مقدار این تابع حتی در سوی دیگر مانع اندکی غیرصفر باشد، احتمال عبور الکترون از مانع به وجود میآید. به زبان ساده، الکترون میتواند بدون شکستن مانع، از دل آن عبور کند! این پدیده همان اساس فیزیکی است که در طراحی و عملکرد تراشهها و حافظههای نیمهرسانا مورد استفاده قرار میگیرد؛ فناوریهایی که قلب تپندهی دستگاههای دیجیتال امروزیاند.
تونلزنی کوانتومی نهفقط یک پدیدهی علمی، بلکه جلوهای از شگفتی طبیعت است که نشان میدهد جهان، بسیار فراتر از درک روزمرهی ما عمل میکند. این مفهوم یادآور این حقیقت است که حتی در بنیادیترین سطوح ماده، منطق کلاسیک انسان از توضیح ناتوان میماند. شگفتانگیزتر آنکه همین رفتارهای غیرقابل پیشبینی، زیربنای بسیاری از فناوریهای مدرن شدهاند؛ گویی نظم جهان بر پایهی بینظمیای شاعرانه بنا شده است.
از معادله تا زندگی روزمره؛ سفر صدسالهی تونلزنی کوانتومی

پدیدهی شگفتانگیز تونلزنی کوانتومی نخستین بار در دههی ۱۹۲۰ میلادی، همزمان با شکلگیری پایههای مکانیک کوانتومی، وارد صحنهی علم شد. در آن دوران، فیزیکدانان برجستهای چون «نیلز بور»، «ورنر هایزنبرگ» و «اروین شرودینگر» در تلاش بودند تا رفتار اسرارآمیز ذرات در مقیاس اتمی را تبیین کنند. اما نقطهی عطف این تلاشها در سال ۱۹۲۸ رقم خورد؛ زمانی که «جورج گاموف» توانست با تحلیلی دقیق، پدیدهی تونلزنی را برای توضیح واپاشی هستهای بهکار گیرد. او نشان داد که ذرات آلفا میتوانند حتی زمانی که انرژی لازم برای عبور از سد پتانسیل را ندارند، از هستهی اتم بیرون روند — کشفی که برای همیشه نگاه فیزیکدانان را به ساختار ماده دگرگون کرد.
در دهههای بعد، تونلزنی کوانتومی از محدودهی نظریه فراتر رفت و وارد عرصهی فناوری شد. در سال ۱۹۵۸، پژوهشهای «لئو ایساکی»، «ایوار گیور» و «برایان جوزفسون» مسیر تازهای در فهم این پدیده گشود. آنها نشان دادند که تونلزنی در مواد نیمهرسانا و ابررسانا نقش کلیدی دارد و همین یافتهها زمینهساز ساخت ابزارهایی همچون «دیود تونلی» و «ترانزیستورهای فلش» شد. سهم این سه دانشمند چنان ارزشمند بود که جایزهی نوبل فیزیک ۱۹۷۳ میانشان تقسیم شد — ایساکی و گیور برای دستاوردهای تجربی در نیمهرساناها و ابررساناها، و جوزفسون برای پیشبینی نظری پدیدههای موسوم به «اثرات جوزفسون».
امروز، پس از گذشت نزدیک به یک قرن، بار دیگر نام تونلزنی کوانتومی در صدر خبرهای علمی جهان میدرخشد. در سال ۲۰۲۵، گروهی از پژوهشگران نسل جدید بهخاطر توسعهی فناوریهایی مبتنی بر همین اصل کوانتومی، جایزهی نوبل فیزیک را دریافت کردند. فناوریهایی که دیگر نه در آزمایشگاه، بلکه در دل زندگی ما حضور دارند — از حافظهی تلفن همراه گرفته تا درایوهای SSD و تراشههایی که مغز دیجیتال جهان امروز را میسازند.
داستان تونلزنی کوانتومی، یکی از زیباترین روایتهای علم مدرن است؛ روایتی از چگونگی تبدیل یک ایدهی فلسفی و پیچیدهی فیزیکی به زیربنای دنیای فناوری. از معادلات شرودینگر تا حافظههای فلش، مسیری طی شده که نشان میدهد مرز میان تئوری و واقعیت، بسیار نازکتر از آن است که تصور میکنیم. هر بار که فایلی را ذخیره میکنیم یا دادهای را انتقال میدهیم، در واقع دست در دست یکی از اسرارآمیزترین پدیدههای طبیعت نهادهایم — پدیدهای که علم، آن را تونلزنی کوانتومی مینامد و ما، بیآنکه بدانیم، هر روز از آن بهره میگیریم.
راز سرعت و دوام حافظههای فلش؛ وقتی کوانتوم در دل تراشهها جریان دارد

برای درک نقش پدیدهی تونلزنی کوانتومی در دنیای ذخیرهسازی دیجیتال، باید سفری کوتاه به درون ساختار حافظههای فلش و SSD داشته باشیم. این حافظهها از میلیونها سلول ریز تشکیل شدهاند که هر یک، در اصل، نوعی «ترانزیستور اثر میدانی» (MOSFET) محسوب میشود. در این ترانزیستورها، لایهای بسیار نازک از «سیلیسیم اکسید» (SiO₂) نقش عایق را ایفا میکند. در فناوریهای معمولی، الکترونها توان عبور از این لایه را ندارند؛ اما در حافظههای فلش، ضخامت این لایه به چند نانومتر میرسد—چنان اندک که در آن مقیاس، قوانین کلاسیک رنگ میبازند و «تونلزنی کوانتومی» امکان عبور الکترونها از سد عایق را فراهم میکند.
در هر سلول حافظه، دو بخش کلیدی وجود دارد: «دروازهی کنترل» (Control Gate) و «دروازهی شناور» (Floating Gate). هنگامی که کاربر دادهای را در حافظه ذخیره میکند (فرآیند Programming) ولتاژی بالا به دروازهی کنترل اعمال میشود. این ولتاژ میدان الکتریکی قدرتمندی ایجاد میکند که سبب میشود الکترونها از میان لایهی اکسید و از طریق فرآیندی به نام «تونلزنی فاولر–نوردهایم» (Fowler–Nordheim Tunneling) عبور کرده و در دروازهی شناور محبوس شوند. حضور یا نبود این الکترونها در دروازهی شناور تعیین میکند که مقدار بیت ذخیرهشده «۱» است یا «۰». در هنگام خواندن داده، مدار الکترونیکی با سنجش وضعیت بار الکتریکی، مقدار صحیح بیت را تشخیص میدهد. برای پاک کردن اطلاعات (Erasing) نیز، ولتاژی در جهت مخالف اعمال میشود تا الکترونها از دروازهی شناور خارج شوند.
شگفتی ماجرا اینجاست که تمامی این فرایندها بدون هیچ قطعهی مکانیکی انجام میشوند—تماماً در سطحی از فیزیک رخ میدهند که چشم انسان قادر به دیدنش نیست. همین ویژگی است که حافظههای فلش و SSD را به فناوریهایی سریع، مقاوم و کممصرف بدل کرده و آنها را به جزء جدانشدنی از تلفنهای همراه، لپتاپها و مراکز دادهی مدرن تبدیل کرده است.
حضور پدیدهای همچون تونلزنی کوانتومی در قلب حافظههای دیجیتال، یکی از زیباترین پیوندهای میان نظریه و فناوری است. اینکه ذرات زیراتمی در مقیاسی چنان کوچک، نقش مستقیم در سرعت ذخیره و انتقال دادههای ما داشته باشند، یادآور آن است که پیشرفت تکنولوژی در نهایت به درک ما از قوانین بنیادین طبیعت بازمیگردد. ما امروز بیآنکه بدانیم، در هر بار ذخیرهی عکس، ویدیو یا فایل، از یک اصل کوانتومی بهره میگیریم—پدیدهای که روزی صرفاً در دفتر محاسبات دانشمندان فیزیک نوشته میشد و اکنون در حافظهی گوشی ما زندگی میکند.
از فلش تا SSD؛ داستان جهشی کوانتومی در دنیای ذخیرهسازی

نخستین کاربرد عملی پدیدهی تونلزنی کوانتومی را باید در «حافظههای قابل پاک شدن الکترونیکی» یا همان EEPROMها جستوجو کرد. در دههی ۱۹۸۰، با پیشرفت فناوری ساخت تراشهها و کاهش ضخامت لایهی اکسید، نوع تازهای از حافظهها با نام فلش NAND و فلش NOR به دنیا معرفی شد. این حافظهها انقلابی در ذخیرهسازی رقم زدند؛ چراکه میتوانستند دادهها را بدون نیاز به جریان برق مداوم در خود حفظ کنند و در برابر ضربه و لرزش، بسیار مقاومتر از دیسکهای مکانیکی عمل کنند.
با گذشت زمان، همین فناوری مسیر خود را به قلب رایانهها باز کرد و با تولد درایوهای SSD، فصل تازهای در تاریخ ذخیرهسازی رقم خورد. SSDها نیز بر پایهی همان اصل تونلزنی کوانتومی عمل میکنند، اما در ساختارهایی بهمراتب پیچیدهتر و فشردهتر؛ جایی که در هر میلیمتر مکعب، میلیونها سلول حافظه در قالب ساختارهای سهبعدی (3D NAND) کنار هم چیده شدهاند. در نتیجه، پدیدهای که زمانی تنها در آزمایشگاههای فیزیک معنا داشت، امروز به ستون فقرات فناوریهای ذخیرهسازی مدرن بدل شده است.
امروزه، ردپای این فناوری را میتوان در کوچکترین ابزارهای دیجیتال نیز یافت. حافظهی داخلی گوشیهای هوشمند — چه از نوع UFS در مدلهای پرچمدار و چه eMMC در مدلهای اقتصادیتر — بر اساس معماری NAND Flash ساخته میشوند. این یعنی هر بار که گوشیتان را روشن میکنید یا فایلی را ذخیره مینمایید، در واقع از پدیدهی ظریف و شگفتانگیز تونلزنی کوانتومی بهره میگیرید؛ همان پدیدهای که امکان ذخیرهی اطلاعات بدون منبع تغذیهی دائمی و با سرعتی چشمگیر را فراهم میسازد.
مسیر تحول ذخیرهسازی دیجیتال، یکی از روشنترین نمونههای تبدیل علم ناب به فناوری کاربردی است. آنچه زمانی صرفاً یک معادله در دفتر فیزیکدانان بود، امروز در حافظهی کوچک یک گوشی هوشمند جریان دارد. تونلزنی کوانتومی، پلی میان دنیای ذرات و جهان انسان ساخته است؛ پُلی که به ما اجازه داده تا اطلاعات، خاطرات و دانش خود را در کسری از ثانیه ثبت کنیم. شاید بتوان گفت این پدیده نهفقط دستاوردی علمی، بلکه گامی در جهت همزیستی عمیقتر انسان با قوانین بنیادین طبیعت است.
از نظریه تا بازار جهانی؛ مسیر طلایی پیشگامان تونلزنی کوانتومی

گرچه پدیدهی تونلزنی کوانتومی در میانهی قرن بیستم صرفاً بهعنوان مفهومی نظری در فیزیک شناخته میشد، اما تحقق آن در عرصهی صنعت، مدیون نبوغ مهندسانی است که توانستند این مفهوم پیچیده را به زبان فناوری ترجمه کنند. در میان آنان، نام «فوجیو ماسوکا» (Fujio Masuoka) و شرکت «توشیبا» (Toshiba) جایگاه ویژهای دارد. ماسوکا در اوایل دههی ۱۹۸۰ با طراحی سلولهای حافظهای مبتنی بر تونلزنی فاولر–نوردهایم، موفق شد نخستین نمونههای EEPROM و سپس NAND Flash را بسازد؛ دستاوردی که در سال ۱۹۸۷ به تولد اولین تراشهی فلش NAND جهان انجامید و فصل تازهای را در تاریخ ذخیرهسازی داده رقم زد.
در همان دوران، شرکت اینتل (Intel) نیز مسیر متفاوتی را برگزید و نوع دیگری از فناوری فلش به نام NOR Flash را توسعه داد؛ تراشهای که امکان اجرای مستقیم کد از روی حافظه را فراهم میکرد و در بسیاری از تجهیزات الکترونیکی آن زمان بهکار رفت. با گذشت سالها و ورود غولهایی همچون سامسونگ (Samsung)، میکرون (Micron) و اسکی هاینیکس (SK Hynix)، فناوری فلش از ساختارهای سادهی دوبعدی به معماریهای پیشرفتهی سهبعدی (3D NAND) ارتقا یافت. نتیجهی این نوآوریها، حافظههایی با ظرفیت و دوام چندبرابر بود که جهان دیجیتال امروز بر پایهی آن بنا شده است. بدین ترتیب، پدیدهای که روزگاری صرفاً موضوع بحث فیزیکدانان بود، اکنون به یکی از سودآورترین و پراستفادهترین فناوریهای قرن بیستویکم بدل شده است.
داستان پیشگامان تونلزنی کوانتومی نمونهای الهامبخش از همنشینی علم و صنعت است؛ جایی که بینش نظری فیزیک با نبوغ مهندسی تلفیق شد و مسیری نو برای جهان فناوری گشود. ابتکار ماسوکا و تلاش شرکتهایی چون توشیبا و اینتل، نشان داد که حتی پیچیدهترین مفاهیم علمی میتوانند به ابزارهایی ملموس و سودمند برای بشر تبدیل شوند. امروز، هر بار که فایلی را روی فلش مموری ذخیره میکنیم یا با سرعت از SSD استفاده میکنیم، در واقع از میراث همین پیشگامان بهره میگیریم — میراثی که مرز میان نظریهی علمی و واقعیت صنعتی را برای همیشه از میان برداشت.
نوبل فیزیک ۲۰۲۵؛ از نظریه تا واقعیت در دنیای کوانتومی

جایزهی نوبل فیزیک سال ۲۰۲۵ به پژوهشگرانی تعلق گرفت که توانستهاند گامی تعیینکننده در مهار و کنترل دقیقتر پدیدهی تونلزنی کوانتومی در ساختارهای نیمهرسانا بردارند. این دستاورد علمی، نقطهی تلاقی نظریه و فناوری است؛ چراکه نتایج آن، ساخت تراشههایی را ممکن کرده که نهتنها سریعتر و کارآمدترند، بلکه انرژی بسیار کمتری مصرف میکنند.
به لطف این پیشرفت، حافظههای نسل آینده ابعادی کوچکتر، سرعتی فراتر از تصور و پایداری دادهای خواهند داشت که تا چند دهه تضمینشده است. کمیتهی نوبل در بیانیهی خود تأکید کرده است که این کشف، مرز میان علم بنیادی و کاربردهای روزمره را درنوردیده و پدیدهای که روزی تنها در معادلات فیزیکی وجود داشت، اکنون در قالب تراشههایی در جیب انسانها جریان دارد.
در ادامهی این مسیر، تمرکز دانشمندان بهسوی ترکیب فناوری تونلزنی کوانتومی با مواد دوبعدی همچون «گرافن» و «مولیبدن دیسولفید» معطوف شده است؛ موادی که میتوانند حافظههایی با سرعت نوشتن چشمگیر و پایداری فوقالعاده ایجاد کنند. در کنار آن، پژوهشها در زمینهی حافظههای کوانتومی نیز در حال پیشرفت است؛ حافظههایی که دادهها را نه بهصورت صفر و یک، بلکه در حالتهای برهمنهی کوانتومی ذخیره میکنند.
بدینترتیب، فناوریهایی که روزگاری تنها در حد فرضیههای ذهنی فیزیکدانان بودند، اکنون در آستانهی خلق جهانی تازه از رایانش و ذخیرهسازی دادهها قرار گرفتهاند.
نوبل فیزیک امسال نه صرفاً یک جایزه، بلکه نمادی از گذار علم از مرزهای تئوری به دنیای ملموس است. در واقع، دستاورد برندگان ۲۰۲۵ نشان داد که فیزیک کوانتومی دیگر تنها برای آزمایشگاهها نیست؛ بلکه در قلب هر گوشی، لپتاپ و سامانهی ذخیرهسازی داده حضور دارد. آیندهای که در آن، مرز میان علم و زندگی روزمره رنگ میبازد، به لطف همین پژوهشهاست.
تونلزنی کوانتومی؛ از معادلات نظری تا تپش در قلب زندگی دیجیتال

پدیدهای که زمانی تنها در معادلات پیچیدهی شرودینگر و در ذهن فیزیکدانان معنا داشت، امروز در بطن زندگی مدرن ما حضور دارد. «تونلزنی کوانتومی» دیگر مفهومی انتزاعی و دور از دسترس نیست؛ بلکه نیرویی است که در پسزمینهی اغلب ابزارهای دیجیتال، از کوچکترین فلشمموریها گرفته تا حافظههای پرسرعت SSD، در حال کار است. این پدیدهی شگفتانگیز، همان پلی است که نظریههای ناب فیزیک را به واقعیتهای ملموس فناوری پیوند داده است. اکنون هر بار که فایلی را ذخیره میکنیم، تصویری ثبت میکنیم یا دادهای را منتقل میسازیم، بیآنکه بدانیم از یکی از ظریفترین و اسرارآمیزترین جلوههای دنیای کوانتوم بهره میبریم.
تونلزنی کوانتومی یکی از زیباترین مثالها برای نشان دادن پیوند میان تفکر نظری و تحول عملی است. این پدیده یادآور آن است که علم هرگز در معادلات و آزمایشگاهها محصور نمیماند؛ بلکه دیر یا زود راه خود را به زندگی انسان باز میکند. حیرتانگیز است که پدیدهای بهایناندازه انتزاعی، امروزه در جیب ما و در قلب دستگاههایی که هر روز با آنها سروکار داریم، جریان دارد — و این دقیقاً همان جادوی علم است.
